- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
- بازدید: ۱۳۲۱
- شماره مطلب: ۳۴۴۶
-
چاپ
امام اشک
همراه زخمهای تنت گریهام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریهام گرفت
با دیدههای سرخِ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریهام گرفت
جایی برای بوسه برادر نیافتم
از نیزههای در بدنت گریهام گرفت
تا دیدم آن سوارۀ ولگرد نیزهدار
بر تن نموده پیرهنت، گریهام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریهام گرفت
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
امام اشک
همراه زخمهای تنت گریهام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریهام گرفت
با دیدههای سرخِ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریهام گرفت
جایی برای بوسه برادر نیافتم
از نیزههای در بدنت گریهام گرفت
تا دیدم آن سوارۀ ولگرد نیزهدار
بر تن نموده پیرهنت، گریهام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریهام گرفت