- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
- بازدید: ۶۷۲۱
- شماره مطلب: ۳۴۳۶
-
چاپ
قرار نیست
تمام غصهام این است، پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بیهوا بخوری
خدا کند که به فرقم نظر نیندازی
هراس دارم از این عمق زخم، جا بخوری
عزیز فاطمه، مدیون زینبت کردم
اگر که ثانیهای غصۀ مرا بخوری
شبیه من جگرت آب میشود وقتی
که غصه من و این چند خیمه را بخوری
خلاصه عرض کنم حرف تیرها این است
قرار نیست که از آب کربلا بخوری
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
قرار نیست
تمام غصهام این است، پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بیهوا بخوری
خدا کند که به فرقم نظر نیندازی
هراس دارم از این عمق زخم، جا بخوری
عزیز فاطمه، مدیون زینبت کردم
اگر که ثانیهای غصۀ مرا بخوری
شبیه من جگرت آب میشود وقتی
که غصه من و این چند خیمه را بخوری
خلاصه عرض کنم حرف تیرها این است
قرار نیست که از آب کربلا بخوری