- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۲/۰۳
- بازدید: ۱۳۶۴
- شماره مطلب: ۳۲۹۸
-
چاپ
غمهای جهان
شبیه گُل که با هر چیز دیگر فرق دارد
ولی نه، با گل این شرم معطّر فرق دارد
و با آتشفشانهای تبآلود جهان هم
دو چشمش، این دو خورشید شناور، فرق دارد
یقین بر ماسههای این بیابان هم عیان است
که این زن با همه زنهای دیگر فرق دارد
هزاران بار او «عون» و «محمد» را اگر چه ...
ولی بیشک نگاه بارِ آخر فرق دارد
قبول او زینب است از جنس حیدر، کوه، امّا
مگر اینها به حال مهر مادر فرق دارد؟
مگر پایان دردآلود آتشسوزیِ باغ
برای یک علف، یا یک صنوبر فرق دارد؟
***
مگر چیزی برایش مثل «عون»اش دلربا هست؟
ولی نه بیگمان چشمان اکبر فرق دارد
***
زنی غمهای سنگین جهان را ایستاده است
زنی که با همه زنهای دیگر فرق دارد
غمهای جهان
شبیه گُل که با هر چیز دیگر فرق دارد
ولی نه، با گل این شرم معطّر فرق دارد
و با آتشفشانهای تبآلود جهان هم
دو چشمش، این دو خورشید شناور، فرق دارد
یقین بر ماسههای این بیابان هم عیان است
که این زن با همه زنهای دیگر فرق دارد
هزاران بار او «عون» و «محمد» را اگر چه ...
ولی بیشک نگاه بارِ آخر فرق دارد
قبول او زینب است از جنس حیدر، کوه، امّا
مگر اینها به حال مهر مادر فرق دارد؟
مگر پایان دردآلود آتشسوزیِ باغ
برای یک علف، یا یک صنوبر فرق دارد؟
***
مگر چیزی برایش مثل «عون»اش دلربا هست؟
ولی نه بیگمان چشمان اکبر فرق دارد
***
زنی غمهای سنگین جهان را ایستاده است
زنی که با همه زنهای دیگر فرق دارد