- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
- بازدید: ۷۴۲۱
- شماره مطلب: ۳۲۱
-
چاپ
چهقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چهقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرب و بلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا، گوشه ششگوشه تو
حَرَمَت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کرده زهراست اباعبدالله
پاسخ ذکر حسین جد تو گوید جانم
گوئیا کنیه طاهاست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریه ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفره سقاست اباعبدالله
ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن، زینب کبریست اباعبدالله
مادرت گفت «بُنَیَّ» دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشه گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
السلام ای پسر فاطمه یا ثارالله
بابی انت و امی یا اباعبدالله
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
چهقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چهقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرب و بلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا، گوشه ششگوشه تو
حَرَمَت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کرده زهراست اباعبدالله
پاسخ ذکر حسین جد تو گوید جانم
گوئیا کنیه طاهاست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریه ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفره سقاست اباعبدالله
ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن، زینب کبریست اباعبدالله
مادرت گفت «بُنَیَّ» دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشه گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
السلام ای پسر فاطمه یا ثارالله
بابی انت و امی یا اباعبدالله
شعر بسیار زیبایی است
در این ابیات میتوان زیباتر بیان شود درضمن مصرع زوج مطلع شعر کفر میباشد و به جای خالق میتوان ناظر بگوییم علی اصفهانی از اعضای نغمه سرایان مذهبی شرق تهران استاد مردانی