- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۳
- بازدید: ۲۱۲۰
- شماره مطلب: ۳۱۶۳
-
چاپ
حسینتر
خیال کن که دری سر به سر شرر شده باشد
به روی پاشنه چرخیده در به در شده باشد
خیال کن که حسن لحظهی کبودی مادر
دلش بگیرد از این غصه که پسر شده باشد
شمرده باشد و در لحظهای جماعت دشمن
به پشت در نرسیده چهل نفر شده باشد
هزار بار برای حساب شدّت ضربه
خودش مساحت دیوار و عرض در شده باشد
هزار بار به خود گفته باشد آه چو محسن
پسر کسیست که در کوچهها سپر شده باشد
نبود حضرت محسن شب ولادت قاسم
به چشم آمده وقتی پسر پدر شده باشد
حسن کسیست که بیراز شانههای اباالفضل
میان شهر مدینه حسینتر شده باشد
برای زهر نه تأثیر کوچههای مدینهست
اگر که تشت پر از پارهی جگر شده باشد
-
نهایت توحید
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایت خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛
از کار سروری جهان برکنار شد
-
اقیانوس آرام
دوتا بازو به دنیا آمده، نامش اباالفضل است
دوتا ابرو که وقت رزم، پیغامش اباالفضل است
به وقت رزم قاسم از رجزهای علی اکبر
اگر وامی گرفته، ضامن وامش اباالفضل است
-
روز برادر
اگر در خاک آذربایجان، جانان اباالفضل است
دلیل جان به اسم شهر زنجان، جان ابالفضل است
ستون خیمۀ کرب و بلا در باد و در طوفان
نمیافتد یقین تا تکیهگاه آن اباالفضل است
-
سیاهتر شده ماه محرم از چشمش
نه اینکه سر بزند ماهتاب از دستش
على ست، سرزده یک آفتاب از دستش
براى ثبت نگین عقیق عباسى
على ست ساخته امشب رکاب از دستش
حسینتر
خیال کن که دری سر به سر شرر شده باشد
به روی پاشنه چرخیده در به در شده باشد
خیال کن که حسن لحظهی کبودی مادر
دلش بگیرد از این غصه که پسر شده باشد
شمرده باشد و در لحظهای جماعت دشمن
به پشت در نرسیده چهل نفر شده باشد
هزار بار برای حساب شدّت ضربه
خودش مساحت دیوار و عرض در شده باشد
هزار بار به خود گفته باشد آه چو محسن
پسر کسیست که در کوچهها سپر شده باشد
نبود حضرت محسن شب ولادت قاسم
به چشم آمده وقتی پسر پدر شده باشد
حسن کسیست که بیراز شانههای اباالفضل
میان شهر مدینه حسینتر شده باشد
برای زهر نه تأثیر کوچههای مدینهست
اگر که تشت پر از پارهی جگر شده باشد