- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
- بازدید: ۹۷۳
- شماره مطلب: ۳۰۹۶
-
چاپ
شهادت! باز کن بال و پرم را
پس از غلتیدنم در خون و در خاک
به دستانت رُخم را میکنی پاک
شهادت! باز کن بال و پرم را
شهادت! ناز کن چشم ترم را
در آن سو، نوبهار زندگانیست
خدا با ماست، مرگم شادمانیست ...
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
شهادت! باز کن بال و پرم را
پس از غلتیدنم در خون و در خاک
به دستانت رُخم را میکنی پاک
شهادت! باز کن بال و پرم را
شهادت! ناز کن چشم ترم را
در آن سو، نوبهار زندگانیست
خدا با ماست، مرگم شادمانیست ...