- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
- بازدید: ۱۵۵۱
- شماره مطلب: ۳۰۹۳
-
چاپ
ماهِ ماهان
تو بیپایانی، ای آغازِ آغاز!
به دست تو هزاران راه شد باز
در آن هنگامه گم شد دستهایت
به جای دست آمد بالِ پرواز
چه تعبیر بدی! «گم شد» روا نیست
به حقِّ حق که پیداتر شد ابراز
درِ اعجاز را هر چند بستند
دمید از دستهایت باز اعجاز
فدای شورِ دستافشانی تو!
چه دستانیِ غزلسوز و غزلساز!
شده آن دست آغوشِ خداوند
بخوان! عاشقترم کُن! ای گلِ ناز
به راهِ عشق دست و پا اضافیست
چنین است عاشقان! معنای ایجاز
اگر چه دستهای تو بُریدهست
چنان سرشارْ دستانی که دیدهست
به خاک افتاد امّا سبز برخاست
نگارا! دست تو پیغمبر ماست
اگر از شش جهت ماتم ببارد
به دستانت دلِ من تکیه دارد
***
صفا را اوّل و آخر تویی، تو
عزیزِ ساقیِ کوثر، تویی، تو
تو دلْپروردۀ اُمّالبنینی
میان عاشقان عاشقترینی
مَهِ ماهانی و خورشید نابی
تو آن دُردانه توحید نابی
دلاور مرد! رشک بیدلانی
تو معشوقِ شهیدانِ جهانی
ابوالفضلا! دلیل راه من باش!
من آن گم کرده راهم، ماهِ من باش!
-
دلاویز
خیابان در خیابان داغ جاریست
زمین و آسمان در سوگواریست
بخوان، ای نوحهخوان! از داغ زهرا
که تاراج خزان شد باغ زهرا
-
سوگند و صدا
قسم میخوردم به آن سردارِ بیسر
که از خونش شده کوثر معطّر
قسم خوردم به آن دست بریده
که دنیا مثلِ او هرگز ندیده
-
نوای نینوا
بیا، بشنو نوای نینوا را
بسوز اسطورهها، افسانهها را
حقیقت نیست در آواز آنان
طریقت نیست در پروازِ آنان
-
هیهات!
حسین و اختیار ننگ؟ ... هیهات!
تبسُّم در غبارِ ننگ؟ ... هیهات!
ستم را یاوری کردن تباهیست
ستمکاری سیاهی، روسیاهیست
ماهِ ماهان
تو بیپایانی، ای آغازِ آغاز!
به دست تو هزاران راه شد باز
در آن هنگامه گم شد دستهایت
به جای دست آمد بالِ پرواز
چه تعبیر بدی! «گم شد» روا نیست
به حقِّ حق که پیداتر شد ابراز
درِ اعجاز را هر چند بستند
دمید از دستهایت باز اعجاز
فدای شورِ دستافشانی تو!
چه دستانیِ غزلسوز و غزلساز!
شده آن دست آغوشِ خداوند
بخوان! عاشقترم کُن! ای گلِ ناز
به راهِ عشق دست و پا اضافیست
چنین است عاشقان! معنای ایجاز
اگر چه دستهای تو بُریدهست
چنان سرشارْ دستانی که دیدهست
به خاک افتاد امّا سبز برخاست
نگارا! دست تو پیغمبر ماست
اگر از شش جهت ماتم ببارد
به دستانت دلِ من تکیه دارد
***
صفا را اوّل و آخر تویی، تو
عزیزِ ساقیِ کوثر، تویی، تو
تو دلْپروردۀ اُمّالبنینی
میان عاشقان عاشقترینی
مَهِ ماهانی و خورشید نابی
تو آن دُردانه توحید نابی
دلاور مرد! رشک بیدلانی
تو معشوقِ شهیدانِ جهانی
ابوالفضلا! دلیل راه من باش!
من آن گم کرده راهم، ماهِ من باش!