- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
- بازدید: ۱۹۶۷
- شماره مطلب: ۳۰۴۲
-
چاپ
گوهر دُرجِ عصمت
دختر مرتضی، امیر عرب
گوهر دُرج معرفت، زینب
بضعۀ مصطفی، رسول کریم
آن سرافراز واجبالتعظیم
اختر تابناک برج حیا
زیور دوش و دامن زهرا
همچو بلبل به ساحت گلشن
نغمهآموز از حسین و حسن
عنصرش از بدایع ملکوت
گوهرش از خزانۀ لاهوت
سینهاش لوح «علّم الاسماء»
دل او گنج سرِّ «ما اوحی»
دیدهاش سرِّ غیب را دیده
در گلستان وحی بالیده
قبلۀ جان حریم خانۀ او
توتیا خاک آستانۀ او
عقل را نیست در حریمش بار
عشق از او یافت گرمی بازار
نینوا عرصۀ کرامت او
«فاستقم» رمز استقامت او
خاک او قبلۀ خلایق بود
سینهاش مخزن حقایق بود
چون به گاه کلام دُر میسفت
با زبان علی سخن میگفت
عاشقان را به منزل دلدار
رهنما بود و کاروانسالار
کاخ بیداد و کفر ویران ساخت
رایت داد بر فلک افراخت
دست عزمش چو فاتح خیبر
کرد بنیان کفر زیر و زبر
نظم کیش و نظام شرع از اوست
بود اصل و قوام فرع از اوست
از پی پاس شرع و دین هدا
دهدش کردگار خیر جزا
از سراپردۀ مقدس ذات
بر روانش تحیّت و صلوات
-
وصل جانان
هشتم ذیالحجّه، آن بحر کرم
کرد با یاران خود، ترک حرم
کرد آهنگ منای کربلا
بُرد قربان تا کند آنجا فدا
-
امام و کعبه
مرحبا! طوباً لک! ای بیت عتیق!
«جائکَ المحبوب، من فجٍّ عمیق»
مرحبا بر طالع میمون تو!
حبّذا زین قدر روزافزون تو!
-
آهنگ رحیل
چون ز یثرب کرد، آن شاه جلیل
سوی شهر مکّه، آهنگ رحیل
در دل شب با دلی پُر داغ و درد
عزم تودیع رسولالله کرد
-
لفظ و معنا
یا حسین! ای جوهر پایندگی!
مرگ سرخت، رمز آب زندگی!
ای حیات محض! ای خون خدا!
وی چو ایزد، رحمتت بیمنتها!
گوهر دُرجِ عصمت
دختر مرتضی، امیر عرب
گوهر دُرج معرفت، زینب
بضعۀ مصطفی، رسول کریم
آن سرافراز واجبالتعظیم
اختر تابناک برج حیا
زیور دوش و دامن زهرا
همچو بلبل به ساحت گلشن
نغمهآموز از حسین و حسن
عنصرش از بدایع ملکوت
گوهرش از خزانۀ لاهوت
سینهاش لوح «علّم الاسماء»
دل او گنج سرِّ «ما اوحی»
دیدهاش سرِّ غیب را دیده
در گلستان وحی بالیده
قبلۀ جان حریم خانۀ او
توتیا خاک آستانۀ او
عقل را نیست در حریمش بار
عشق از او یافت گرمی بازار
نینوا عرصۀ کرامت او
«فاستقم» رمز استقامت او
خاک او قبلۀ خلایق بود
سینهاش مخزن حقایق بود
چون به گاه کلام دُر میسفت
با زبان علی سخن میگفت
عاشقان را به منزل دلدار
رهنما بود و کاروانسالار
کاخ بیداد و کفر ویران ساخت
رایت داد بر فلک افراخت
دست عزمش چو فاتح خیبر
کرد بنیان کفر زیر و زبر
نظم کیش و نظام شرع از اوست
بود اصل و قوام فرع از اوست
از پی پاس شرع و دین هدا
دهدش کردگار خیر جزا
از سراپردۀ مقدس ذات
بر روانش تحیّت و صلوات