- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۳
- بازدید: ۴۹۰۸
- شماره مطلب: ۲۹۴۹
-
چاپ
وقت نزول
از پشت بام بر سرمان سنگ میزنند
بر زخم کهنۀ پرمان سنگ میزنند
وقت نزولِ سورۀ توحید بر لبت
ابلیسها به باورمان سنگ میزنند
وقتی که سنگشان به سر نی نمیرسد
سمت سکینه خواهرمان سنگ میزنند
از پای نیزه فاطمه را دور کن پدر
این کورها به مادرمان سنگ میزنند
بغض علی بهانۀ خوبی برایشان
حتی به سوی اصغرمان سنگ میزنند
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
وقت نزول
از پشت بام بر سرمان سنگ میزنند
بر زخم کهنۀ پرمان سنگ میزنند
وقت نزولِ سورۀ توحید بر لبت
ابلیسها به باورمان سنگ میزنند
وقتی که سنگشان به سر نی نمیرسد
سمت سکینه خواهرمان سنگ میزنند
از پای نیزه فاطمه را دور کن پدر
این کورها به مادرمان سنگ میزنند
بغض علی بهانۀ خوبی برایشان
حتی به سوی اصغرمان سنگ میزنند