- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۲
- بازدید: ۱۱۰۰
- شماره مطلب: ۲۹۲۲
-
چاپ
هوای مجنون
الوداع گفت و رفت و بابا ماند
بین تنها، امام تنها ماند
سر لیلا هوای مجنون داشت
چشم مجنون به پای لیلا ماند
موج میخورد بر لب ساحل
موج برگشت و ... لیک دریا ماند
علیاکبر علی و اکبر شد
جملهاش رفت و حرف او جا ماند
با زره رفت و با عبا برگشت
ردی از خون به خاک صحرا ماند
خواهر آمد برادرش را برد
تکههای پیمبر اما ماند
پیکرش زیر سم مرکب و ... سر
روی نیزه برای فردا ماند
***
بعد از این داغ در دل گودال
رمقی از حسین آیا ماند؟
-
زهرای سوم
ای مقامت، فراتر از مریم!
ای شکوهت، رساتر از حوّا!
«امّ کلثوم»! خواهر زینب!
عصمتالله دوّم زهرا!
-
من ندانم...
تمام درد بر جانم نشسته
رد خون روی دستانم نشستهتو خوردی خیزران و، من ندانم
چرا زخمش به دندانم نشسته -
ستاره بر تن مهتاب
چو زینب پیکرش را آب میریخت
ستاره بر تن مهتاب میریختهمه دیدند چون زهرای اطهر
ز هر جای تنش خوناب میریخت -
صلّی اللّه علیک یا قاسم بن الحسن
ید موسی و مسیحایی عیسی دارد
نفس تیغ کفش معجز احیا دارد
حسنی زاده، ولی ابن حسینش گویند
این حسینی، حسنی رزم تماشا دارد
هوای مجنون
الوداع گفت و رفت و بابا ماند
بین تنها، امام تنها ماند
سر لیلا هوای مجنون داشت
چشم مجنون به پای لیلا ماند
موج میخورد بر لب ساحل
موج برگشت و ... لیک دریا ماند
علیاکبر علی و اکبر شد
جملهاش رفت و حرف او جا ماند
با زره رفت و با عبا برگشت
ردی از خون به خاک صحرا ماند
خواهر آمد برادرش را برد
تکههای پیمبر اما ماند
پیکرش زیر سم مرکب و ... سر
روی نیزه برای فردا ماند
***
بعد از این داغ در دل گودال
رمقی از حسین آیا ماند؟