- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
- بازدید: ۱۶۷۴
- شماره مطلب: ۲۸۹۰
-
چاپ
شکوه تبار
شوریدگیت داده به دل اختیار را
با زلف دوست بسته قرار و مدار را
آیینۀ تمام نمای یل جمل
از این سپاه فتنه درآور دمار را
ابرو کشیده! حُکم نیام است این نقاب
باید مهار کرد کمی ذوالفقار را
از انعکاس نام حسن کوفه دلخور است
فریاد کن دوباره شکوه تبار را
برخیز جان فاطمه دلگیرتر نکن
تصویر بیسپاهی این شهریار را
از نیزهای که خورده به پهلوت واضح است
زرگر تلاش کرده بسنجد عیار را
با یک غرور له شده مانده است باغبان
آخر چگونه جمع کند این انار را
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
شکوه تبار
شوریدگیت داده به دل اختیار را
با زلف دوست بسته قرار و مدار را
آیینۀ تمام نمای یل جمل
از این سپاه فتنه درآور دمار را
ابرو کشیده! حُکم نیام است این نقاب
باید مهار کرد کمی ذوالفقار را
از انعکاس نام حسن کوفه دلخور است
فریاد کن دوباره شکوه تبار را
برخیز جان فاطمه دلگیرتر نکن
تصویر بیسپاهی این شهریار را
از نیزهای که خورده به پهلوت واضح است
زرگر تلاش کرده بسنجد عیار را
با یک غرور له شده مانده است باغبان
آخر چگونه جمع کند این انار را