- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۵
- بازدید: ۱۶۱۸
- شماره مطلب: ۲۸۲۷
-
چاپ
بند بیست و چهارم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
از ذهن حرم پاک شده خاطرۀ آب
تعریف کند یک نفر از منظرۀ آب
درها همه بستهست به دریا و به ساحل
ساقی نفسی تازه کن از پنجرۀ آب
افتاده به یاد لب مانند کویرت
هر کس نظر انداخته بر گسترۀ آب
پروانهای از داغ تو افتاد در آتش
زنجیر زن شور تو شد زنجرۀ آب
لبهای تو بر جزر و مدش سایه فکنده است
از هیبت تو محو شده سیطرۀ آب
عطشانی تو زخم نمک خوردۀ دریاست
داغیست که آتش زده بر پیکرۀ آب
اصلاً تو که لب تشنۀ این آب نبودی
برگرد و ببین خشک شده حنجرۀ آب
قسمت شده امواج که غمناک تو باشند
در حسرت لبهای عطشناک تو باشند
-
میهمانی آتش
«ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد»
سفیدرویی عالم نصیب عابس شد
شجاع و پردل و جرئت، بلندبالا بود
همان که شیر سیاه سپاه مولا بود
-
بند هجدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
مفتاح غزلهای به بنبست رسیده!
این شعر، مرا باز به سمت تو کشیده
زینب چه دلی داشت که با آن لب عطشان
از کوفه به دنبال تو تا شام دویده
-
بند هفدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
عشقی که نمودست چنین عزم تو را جزم؟
ای با علی و مالک اشتر شده همرزم
مبهوت تو هستند امامان و شهیدان
مفتون تو هستند رسولان اوالوالعزم
-
بند شانزدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
ای تشنگیات بیشتر از حد تحمّل
لبهای عطشناک تو دریای تغزّل
شمشیر تو آیینۀ شمشیر یدالله
اسب تو در آن معرکه یادآور دلدل
بند بیست و چهارم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
از ذهن حرم پاک شده خاطرۀ آب
تعریف کند یک نفر از منظرۀ آب
درها همه بستهست به دریا و به ساحل
ساقی نفسی تازه کن از پنجرۀ آب
افتاده به یاد لب مانند کویرت
هر کس نظر انداخته بر گسترۀ آب
پروانهای از داغ تو افتاد در آتش
زنجیر زن شور تو شد زنجرۀ آب
لبهای تو بر جزر و مدش سایه فکنده است
از هیبت تو محو شده سیطرۀ آب
عطشانی تو زخم نمک خوردۀ دریاست
داغیست که آتش زده بر پیکرۀ آب
اصلاً تو که لب تشنۀ این آب نبودی
برگرد و ببین خشک شده حنجرۀ آب
قسمت شده امواج که غمناک تو باشند
در حسرت لبهای عطشناک تو باشند