مشخصات شعر

بند بیستم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

هم سفرۀ ساقی شده با نام خدا، مشک

امروز شده مبدأ هر قبله نما، مشک

 

این کیسۀ چرمی شده از نور لبالب

با مُشک در آمیخته جانش شده تا مشک

 

چون صاحب خود خیری از این آب ندیده

نوشیده به همراهی او جام بلا، مشک

 

جاری شده در گسترۀ دشت فقط اشک

شرمنده شده از عطش آل عبا، مشک

 

چون اهل حرم چشم به راهند بیاید

با دست پر از علقمه بی‌چون و چرا، مشک

 

لاحول و لا قوه الا به خداوند

سالم تو برون آی از این هول و ولا، مشک

 

یک لحظه به میدان برسان پیکر خود را

یک آن به پرستاری شش ماهه بیا، مشک

 

ساقی سپر توست ولی دست ندارد

باید بشوی دست به دامان دعا، مشک

 

باید که غمش را به زمان و به زمین گفت

دربارۀ او حضرت خورشید چنین گفت:

 

بین من و تو فاصله‌ای نیست برادر

برگرد دگر حوصله‌ای نیست برادر

 

امروز به جز اشک غریبانۀ طفلان

در بدرقه‌ات قافله‌ای نیست برادر

 

دلواپس اینند که تو باز نگردی

از تشنه لبی‌ها گله‌ای نیست برادر

 

گلبانگ رجزخوانی‌ات از دور می‌آید

زیباتر از این نافله‌ای نیست برادر

 

تا بال درآوردن و تا عرش پریدن

تا ماه شدن فاصله‌ای نیست برادر

 

داغ تو کمر می‌شکند بال و پرم باش

ای همسفر عشق نگهبان حرم باش

 

بند بیستم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

هم سفرۀ ساقی شده با نام خدا، مشک

امروز شده مبدأ هر قبله نما، مشک

 

این کیسۀ چرمی شده از نور لبالب

با مُشک در آمیخته جانش شده تا مشک

 

چون صاحب خود خیری از این آب ندیده

نوشیده به همراهی او جام بلا، مشک

 

جاری شده در گسترۀ دشت فقط اشک

شرمنده شده از عطش آل عبا، مشک

 

چون اهل حرم چشم به راهند بیاید

با دست پر از علقمه بی‌چون و چرا، مشک

 

لاحول و لا قوه الا به خداوند

سالم تو برون آی از این هول و ولا، مشک

 

یک لحظه به میدان برسان پیکر خود را

یک آن به پرستاری شش ماهه بیا، مشک

 

ساقی سپر توست ولی دست ندارد

باید بشوی دست به دامان دعا، مشک

 

باید که غمش را به زمان و به زمین گفت

دربارۀ او حضرت خورشید چنین گفت:

 

بین من و تو فاصله‌ای نیست برادر

برگرد دگر حوصله‌ای نیست برادر

 

امروز به جز اشک غریبانۀ طفلان

در بدرقه‌ات قافله‌ای نیست برادر

 

دلواپس اینند که تو باز نگردی

از تشنه لبی‌ها گله‌ای نیست برادر

 

گلبانگ رجزخوانی‌ات از دور می‌آید

زیباتر از این نافله‌ای نیست برادر

 

تا بال درآوردن و تا عرش پریدن

تا ماه شدن فاصله‌ای نیست برادر

 

داغ تو کمر می‌شکند بال و پرم باش

ای همسفر عشق نگهبان حرم باش

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×