- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۰۶
- بازدید: ۱۸۸۲
- شماره مطلب: ۲۸۰۶
-
چاپ
بند سوم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
خورشید نگاهش به جمال قمر افتاد
راز قمر هاشمی از پرده در افتاد
وقتی که به چشمان اباالفضل نظر کرد
انگار نگاهش به نگاه پدر افتاد
در بدرقهاش خواست بگوید که برادر
اما سخن عشق به وقتی دگر افتاد
ماهیست درخشنده که بر منبر نیهاست
سرویست جوانمرد که بیدست و سر افتاد
لشکر همه دیدند که یک شیر خروشان
مانند کبوتر شد و بیبال و پر افتاد
دیدند که یک روز پس از رجعت سرخت
گیسوی تو در دست نسیم سحر افتاد
این زمزمه را از لب مختار شنیدند
«با آل علی هر که در افتاد ور افتاد»
کوتاه سخن اینکه بلند است مقامت
ای تشنه لبان تشنۀ یک جرعه مرامت
-
میهمانی آتش
«ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد»
سفیدرویی عالم نصیب عابس شد
شجاع و پردل و جرئت، بلندبالا بود
همان که شیر سیاه سپاه مولا بود
-
بند هجدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
مفتاح غزلهای به بنبست رسیده!
این شعر، مرا باز به سمت تو کشیده
زینب چه دلی داشت که با آن لب عطشان
از کوفه به دنبال تو تا شام دویده
-
بند هفدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
عشقی که نمودست چنین عزم تو را جزم؟
ای با علی و مالک اشتر شده همرزم
مبهوت تو هستند امامان و شهیدان
مفتون تو هستند رسولان اوالوالعزم
-
بند شانزدهم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
ای تشنگیات بیشتر از حد تحمّل
لبهای عطشناک تو دریای تغزّل
شمشیر تو آیینۀ شمشیر یدالله
اسب تو در آن معرکه یادآور دلدل
بند سوم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)
خورشید نگاهش به جمال قمر افتاد
راز قمر هاشمی از پرده در افتاد
وقتی که به چشمان اباالفضل نظر کرد
انگار نگاهش به نگاه پدر افتاد
در بدرقهاش خواست بگوید که برادر
اما سخن عشق به وقتی دگر افتاد
ماهیست درخشنده که بر منبر نیهاست
سرویست جوانمرد که بیدست و سر افتاد
لشکر همه دیدند که یک شیر خروشان
مانند کبوتر شد و بیبال و پر افتاد
دیدند که یک روز پس از رجعت سرخت
گیسوی تو در دست نسیم سحر افتاد
این زمزمه را از لب مختار شنیدند
«با آل علی هر که در افتاد ور افتاد»
کوتاه سخن اینکه بلند است مقامت
ای تشنه لبان تشنۀ یک جرعه مرامت