- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۴
- بازدید: ۲۴۶۴
- شماره مطلب: ۲۷۰۱
-
چاپ
نذر دستهای وفادار ابوالفضل العباس علیهالسلام
بهار سرخ!
آه ای زلال علقمه، ای یادگار سرخ!
از آخرین حماسۀ توفان سوار سرخ
لب تشنه بر نگاه کف آلودت ایستاد
جانم فدای آب دو لب زخمدار سرخ
پر کرد کام مشک و عطشناک بازگشت
هنگامه بود و گردش تو بر مدار سرخ
آن سوی نخلها فقط انبوه تیغ بود
آن سوی نیزهها عطش و انتظار سرخ
وای از دمی که سبزترین دستها شکست
خورشید شد شکستهترین سوگوار سرخ
افتاد چون پرندۀ بیتاب بر زمین
روئید از بریدۀ دستش بهار سرخ
-
ستاره
تنش لبریز زخم تازیانه
شب و ماه خرابه، آشیانه
گل پرپر پدر را خواب میدید
ستاره نمنم از چشمش روانه
-
بهار کوچک عشق
گلوی نازکش یاس تر آورد
به رویت دست مولا گل برآورد
خداحافظ بهار کوچک عشق
خزان، تیر سه شعبه آخر آورد
-
از سلالۀ بهار
خواب دیدهام پرندگان پلید میشوند
وقتی از ظهور عشق، ناامید میشوند
برگ برگ سیبهایمان کبود میشوند
سروها پر از شکوفۀ شهید میشوند
-
طرح
خورشید شقیقهاش
خطبۀ شقیقهاش را
نذر دستهای وفادار ابوالفضل العباس علیهالسلام
بهار سرخ!
آه ای زلال علقمه، ای یادگار سرخ!
از آخرین حماسۀ توفان سوار سرخ
لب تشنه بر نگاه کف آلودت ایستاد
جانم فدای آب دو لب زخمدار سرخ
پر کرد کام مشک و عطشناک بازگشت
هنگامه بود و گردش تو بر مدار سرخ
آن سوی نخلها فقط انبوه تیغ بود
آن سوی نیزهها عطش و انتظار سرخ
وای از دمی که سبزترین دستها شکست
خورشید شد شکستهترین سوگوار سرخ
افتاد چون پرندۀ بیتاب بر زمین
روئید از بریدۀ دستش بهار سرخ