- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
- بازدید: ۲۶۵۸
- شماره مطلب: ۲۶۷۹
-
چاپ
یلدای غریبان
اینان که غیر پستۀ خندان ندیدهاند
بادام تلخ درد یتیمان ندیدهاند
یاقوت عشق را که نهان پشت خون توست
پیدا نکردهاند که پنهان ندیدهاند
صِفّینیان کوفه تباری که غیر نِی
رحلی برای خواندن قرآن ندیدهاند
گل کرده است خون تو در اشک محتشم
از این گلابها که به کاشان ندیدهاند
این گریهها تداوم باران رحمت است
هر چند این جماعت خندان ندیدهاند
از خشکی لبان تو معلوم میشود
دلها برای چیست که باران ندیدهاند
گفتند نیست از شب یلدا درازتر
پیداست اینکه شام غریبان ندیدهاند
-
آبروداری
چشم اگر امسال را هم آبروداری کند
گریه میخواهد مرا از هرچه خود، عاری کند
هرکسی اینجا هنر کرده است، با اشک آمده است
کاش پلک از این هنرها پردهبرداری کند
-
راه عاشقی
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
سر پیری عجب شوری است در چشمانت ای مومن!
جوان بودن به ظاهر نیست، باید دل جوان باشد
-
امام پریها
حیا به دست تو آموخت دلبریها را
و آمدی که امامت کنی پریها را
بیا ببین زنی از نسل کربلا، زینب
چنان تو کرده ادا حقّ خواهریها را
خطیب خطبۀ غربت، رضای خفته به قم
بگیر دست دل پای منبریها را
-
قشلاق عشق
ای از تبار عاطفه ضامن شو، از چنگ هر چه حادثه آهو را
قشلاق عشق کوی بهارانت، ای جَلد کرده هر چه پرستو را
ماه شب چهارده عصمت، در چاه رفته یوسف سامرّا
دنیا تمام دیدۀ یعقوب است، از عالمی دریغ مکن سو را
یلدای غریبان
اینان که غیر پستۀ خندان ندیدهاند
بادام تلخ درد یتیمان ندیدهاند
یاقوت عشق را که نهان پشت خون توست
پیدا نکردهاند که پنهان ندیدهاند
صِفّینیان کوفه تباری که غیر نِی
رحلی برای خواندن قرآن ندیدهاند
گل کرده است خون تو در اشک محتشم
از این گلابها که به کاشان ندیدهاند
این گریهها تداوم باران رحمت است
هر چند این جماعت خندان ندیدهاند
از خشکی لبان تو معلوم میشود
دلها برای چیست که باران ندیدهاند
گفتند نیست از شب یلدا درازتر
پیداست اینکه شام غریبان ندیدهاند