- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۳
- بازدید: ۱۸۷۴
- شماره مطلب: ۲۶۷۲
-
چاپ
آقای من
آنقَدَر آقاست که آقای من هم میشود
باعث تکمیل جمع پنج تن هم میشود
هم نبی و هم حسین و هم علی، هم فاطمه است
بگذریم از اینکه این آقا حسن هم میشود
بگذریم از اینکه بیتی مثل بیت فاطمه
در میان شعر، کارش سوختن هم میشود
بگذریم از دستهایی که دورویی میکنند
دست بیعت با علی، دست بزن هم میشود
با خودش میگفت لازم نیست سیلی یا لگد
حل اینگونه مسائل با سخن هم میشود
گاه مردی قاتل زن میشود در کوچهها
قاتل مردان تنها، گاه زن هم میشود
بگذریم از اینکه در اینجا کفن هم شاهد است
اینکه کار تیر، گاهی دوختن هم میشود
آخر شعر از حسین او چگونه بگذریم؟
غیر از اینکه سر ندارد، بیکفن هم میشود
-
دو ششگوشه
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند،
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
-
ما شاعرت شدیم، ولی محتشم نشد
هرکس به احترام مقام تو خم نشد
آقا نشد، بزرگ نشد، محترم نشد
دل خسته بود و راهی این آستانه شد
دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد
-
زینب شاه خراسان
رضا نشست و به معصومهاش نگاه انداخت
چنانکه چشمۀ ذوق مرا به راه انداخت
خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را
به نام فاطمه آورده است زینب را
-
چه میکنی؟
اَصلا رقیه نه، به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه میکنی؟
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند، چه میکنی؟
آقای من
آنقَدَر آقاست که آقای من هم میشود
باعث تکمیل جمع پنج تن هم میشود
هم نبی و هم حسین و هم علی، هم فاطمه است
بگذریم از اینکه این آقا حسن هم میشود
بگذریم از اینکه بیتی مثل بیت فاطمه
در میان شعر، کارش سوختن هم میشود
بگذریم از دستهایی که دورویی میکنند
دست بیعت با علی، دست بزن هم میشود
با خودش میگفت لازم نیست سیلی یا لگد
حل اینگونه مسائل با سخن هم میشود
گاه مردی قاتل زن میشود در کوچهها
قاتل مردان تنها، گاه زن هم میشود
بگذریم از اینکه در اینجا کفن هم شاهد است
اینکه کار تیر، گاهی دوختن هم میشود
آخر شعر از حسین او چگونه بگذریم؟
غیر از اینکه سر ندارد، بیکفن هم میشود