- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
- بازدید: ۳۱۸۳
- شماره مطلب: ۲۵۸۴
-
چاپ
کعبه تا کربلا
میچکد از حنجری خون پیمبر سرختر
جاری از شش گوشۀ گودال، خنجر سرختر
آمده روی زمین خورشید خونآلودهای
میکشد هر لحظه او را خاک در بر، سرختر
عهد سبزی با علی دیروز امضا کرده است
هر کسی امروز شد از پای تا سر سرختر
تیرهای نهروانی، تیغهای کوفیان
باز در راهند، ملجمهای دیگر سرختر
فرق گل، عمامه گل، گهواره گل، قنداقه گل
گاه اکبر سرختر، گهگاه اصغر سرختر
آی! دقت کن ببین در چشم میآید چقدر
مثل سیبی روی شاخه، روی نی سر سرختر
بر بلندیهای کوفه شِقشقیه خوانی است
یا نشسته مرتضی بالای منبر سرختر؟
از سر گلدستههای نیزه دارد میوزد
هر سه نوبت آیۀ الله اکبر سرختر
کعبه را تا کربلا تا هر کجا و ناکجا
جلوه کرده باز حیدر باز حیدر سرختر
-
غزلهای فرات
باز هم کوچه و یک لشگرِ بی عمامه
باز افتاده وسط، حیدرِ بی عمامه
دود از یک طرف و هلهله از سمت دگر
کوچه لبریز شد از یک سرِ بی عمامه
-
سورۀ لب تشنه
داری هوای هیئتمان میکنی حسین
لبریز از فضیلتمان میکنی حسین
داری به سمت هیئتمان گام میزنی
دل آشنای غربتمان میکنی حسین -
دل خوشبو
دست بر سینه فرود آمد و دم خوشبو شد
اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد
نوحههای دودمه تاب ز هیئت بردند
غم که روی جگرم ریخت، دلم خوشبو شد -
عطر یاس سرخ
بوی سیب سرخ دارد میوزد در کربلا
خاک هم از آسمان دل میبرد در کربلا
یک نفر که جای دستش بال در آورده است
بیخود از خود دور گنبد میپرد در کربلا
کعبه تا کربلا
میچکد از حنجری خون پیمبر سرختر
جاری از شش گوشۀ گودال، خنجر سرختر
آمده روی زمین خورشید خونآلودهای
میکشد هر لحظه او را خاک در بر، سرختر
عهد سبزی با علی دیروز امضا کرده است
هر کسی امروز شد از پای تا سر سرختر
تیرهای نهروانی، تیغهای کوفیان
باز در راهند، ملجمهای دیگر سرختر
فرق گل، عمامه گل، گهواره گل، قنداقه گل
گاه اکبر سرختر، گهگاه اصغر سرختر
آی! دقت کن ببین در چشم میآید چقدر
مثل سیبی روی شاخه، روی نی سر سرختر
بر بلندیهای کوفه شِقشقیه خوانی است
یا نشسته مرتضی بالای منبر سرختر؟
از سر گلدستههای نیزه دارد میوزد
هر سه نوبت آیۀ الله اکبر سرختر
کعبه را تا کربلا تا هر کجا و ناکجا
جلوه کرده باز حیدر باز حیدر سرختر