- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
- بازدید: ۱۳۶۲
- شماره مطلب: ۲۵۵۳
-
چاپ
آه ای علی ...
با عطر یاسهای بهشتی معطری
آه ای علی چقدر شبیه پیمبری
بسیار خفتهای تو در آغوش گرم من
اما دریغ از تو و این خواب آخری
هم داغ مادر و پدرم باز تازه کرد
پهلوی فاطمی تو و فرق حیدری
میخواستم عبای خودم را برت کنم
اما به حال دیگر و در جای دیگری
ای گل تو را چگونه سوی خیمهها برم
شرمندهام ز مادر تو بس که پرپری
-
جام بلور
دلم تنگه دلم تنگه برادر
یه لشگر با تو میجنگه برادر
کمی آهستهتر جام بلورم!
که این صحرا پر از سنگه برادر
-
زنجیر...
هنگام رحیل آسمان بود
دلشوره به جان آسمان بود
افتاد به دست و پای زینب
زنجیر مگر ز محرمان بود؟
-
غنچۀ سوخته
میسوخت غنچهای ز عطش در کنار آب
گردید باغبان بر گل شرمسار آب
آگه ز شیرخواره نبودی مگر فلک!
دادی به دست آب چرا اختیار آب؟
-
باغ بنفشه
ز صحرای مصیبت کاروان ناله میآید
که یک باغ بنفشه بر مزار لاله میآید
ز جا خیز ای برادر حال خواهر را تماشا کن
سپرده دخترت را بر زن غساله، میآید
آه ای علی ...
با عطر یاسهای بهشتی معطری
آه ای علی چقدر شبیه پیمبری
بسیار خفتهای تو در آغوش گرم من
اما دریغ از تو و این خواب آخری
هم داغ مادر و پدرم باز تازه کرد
پهلوی فاطمی تو و فرق حیدری
میخواستم عبای خودم را برت کنم
اما به حال دیگر و در جای دیگری
ای گل تو را چگونه سوی خیمهها برم
شرمندهام ز مادر تو بس که پرپری