- تاریخ انتشار: ۱۳۹۲/۰۸/۲۴
- بازدید: ۲۴۴۰
- شماره مطلب: ۲۵۵
-
چاپ
دوازدهم محرم (شهادت امام سجاد به روایتی)؛ غربت
من بر این ماه که بر نیزه نشسته، پسرم
پاره پاره شده هم چون لب بابا جگرم
من جگر پارۀ آن بزم شرابم و الله
خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم
این که آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
عکس رخسارۀ نیلی است در این چشم ترم
لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
من خجالت زده از خواهر نیکو سِیَرم
خارجی و پسر خارجیان گفت به من
آن که با زخم زبان کرده چنین خون جگرم
خواهر کوچک من گوشه ی ویران جان داد
هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم
-
دروازه، خرابه، کوچه و بزم یزید
الشام، همانجا که به ما بد کردند
بی غیرت و بی دین، همگی بی دردنددروازه، خرابه، کوچه و بزم یزید
هر چه که بگویی سرمان آوردند -
تو یادگار آخرین کربلایى
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم
از غصۀ جانسوز تو پژمرده گشتیم
هر شیعه در دل، حجلۀ داغ تو بسته
سنگینى داغت دل ما را شکسته
-
غلام حیدر
از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم
از ازل تا روز محشر ریزهخوار این درم
مرتضی خود گفته بابای من مسکین بُود
او بود بابا و زهرای مطهر مادرم
-
مثل ضریح شش گوشه
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
حرم برای تو شه کرم میسازه
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
شبیه گنبد امام رضا میسازیم
دوازدهم محرم (شهادت امام سجاد به روایتی)؛ غربت
من بر این ماه که بر نیزه نشسته، پسرم
پاره پاره شده هم چون لب بابا جگرم
من جگر پارۀ آن بزم شرابم و الله
خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم
این که آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
عکس رخسارۀ نیلی است در این چشم ترم
لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
من خجالت زده از خواهر نیکو سِیَرم
خارجی و پسر خارجیان گفت به من
آن که با زخم زبان کرده چنین خون جگرم
خواهر کوچک من گوشه ی ویران جان داد
هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم