- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۳۸۲
- شماره مطلب: ۲۵۲۹
-
چاپ
تصویر پیغمبری
من ناز را در چشم شهلایت کشیدم
پس عالمی را مست و شیدایت کشیدم
عیسی بن مریم را کنار جا نمازت
مات نفسهای مسیحایت کشیدم
جبرئیل حتی در هوایت بیمجال است
بالاتر از هفت آسمانهایت کشیدم
تصویر سبز و کامل پیغمبری را
وقتی که میکردم تماشایت کشیدم
از چه تمام نیزهها بر تو حریصند
از اینکه من خوش قدّ و بالایت کشیدم؟!
آخر تو را بدجور، چشمانم نظر زد
شرمندهام از اینکه زیبایت کشیدم
وقتی تو را شمشیرها دنبال کردند
بغضم شکست و ارباً اربایت کشیدم
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
تصویر پیغمبری
من ناز را در چشم شهلایت کشیدم
پس عالمی را مست و شیدایت کشیدم
عیسی بن مریم را کنار جا نمازت
مات نفسهای مسیحایت کشیدم
جبرئیل حتی در هوایت بیمجال است
بالاتر از هفت آسمانهایت کشیدم
تصویر سبز و کامل پیغمبری را
وقتی که میکردم تماشایت کشیدم
از چه تمام نیزهها بر تو حریصند
از اینکه من خوش قدّ و بالایت کشیدم؟!
آخر تو را بدجور، چشمانم نظر زد
شرمندهام از اینکه زیبایت کشیدم
وقتی تو را شمشیرها دنبال کردند
بغضم شکست و ارباً اربایت کشیدم