- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۶
- بازدید: ۷۳۳
- شماره مطلب: ۲۵۱۳
-
چاپ
نماز صبح
هر چند دل شکسته و هر چند بیپر است
امّا هنوز مثل همیشه کبوتر است
گر پای نیزه از حرکت ایستاده بود
از شدت علاقۀ بابا به دختر است
زهراتر از همیشه به سجاده آمده
اندازه قدش، چقدر گریهآور است
این زخمهای روی سرش روی پیکرش
با زخمهای شهر مدینه برابر است
او بیشتر بهانۀ بابا گرفته بود
پس عمرش از تمامی این قوم کمتر است
این لالهای که بر سر مویش گره زدند
سوغات کوفه است به جای گل سر است
فردا نماز صبح، بدون رقیه است
فردا که بام مأذنهها بیکبوتر است
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
نماز صبح
هر چند دل شکسته و هر چند بیپر است
امّا هنوز مثل همیشه کبوتر است
گر پای نیزه از حرکت ایستاده بود
از شدت علاقۀ بابا به دختر است
زهراتر از همیشه به سجاده آمده
اندازه قدش، چقدر گریهآور است
این زخمهای روی سرش روی پیکرش
با زخمهای شهر مدینه برابر است
او بیشتر بهانۀ بابا گرفته بود
پس عمرش از تمامی این قوم کمتر است
این لالهای که بر سر مویش گره زدند
سوغات کوفه است به جای گل سر است
فردا نماز صبح، بدون رقیه است
فردا که بام مأذنهها بیکبوتر است