- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۶
- بازدید: ۳۸۸۳
- شماره مطلب: ۲۵۱۱
-
چاپ
مریمان قبیله
کاروان سلالههای خدا
کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سما
یکی از نوکرانشان جبرئیل
یکی از چاکرانشان حورا
گوشهای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیلآسا
زائر اشکهایشان باران
تشنۀ مشکهایشان دریا
همه آیات سورۀ مریم
همه چون کاف وها و یا و الی ...
یوسفان عشیرۀ حیدر
مریمان قبیلۀ زهرا
کعبه میبیند و طواف ملک
چشم تا کار میکند اینجا
کشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا
تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب در یکجا
هر دلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت، همه لیلا
دارد این کاروان صحرایی
دخترانی عفیفه و نوپا
همه با احترام و با معجر
همه در پردههای حجب و حیا
پرده را از مقابل محمل
باد حتی نمیبرد بالا
دور تا دورشان بنیهاشم
تحت فرمان حضرت سقّا
پای علیا مخدره زینب
روی زانوی اکبر لیلا
از غروب مدینه میآیند
در زمینی به نام کربوبلا
میرسیدند و یاد میکردند
از سر و طشت و حضرت یحیی
حق نگهدار این همه مجنون
حق نگهدار این همه لیلا
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
مریمان قبیله
کاروان سلالههای خدا
کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سما
یکی از نوکرانشان جبرئیل
یکی از چاکرانشان حورا
گوشهای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیلآسا
زائر اشکهایشان باران
تشنۀ مشکهایشان دریا
همه آیات سورۀ مریم
همه چون کاف وها و یا و الی ...
یوسفان عشیرۀ حیدر
مریمان قبیلۀ زهرا
کعبه میبیند و طواف ملک
چشم تا کار میکند اینجا
کشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا
تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب در یکجا
هر دلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت، همه لیلا
دارد این کاروان صحرایی
دخترانی عفیفه و نوپا
همه با احترام و با معجر
همه در پردههای حجب و حیا
پرده را از مقابل محمل
باد حتی نمیبرد بالا
دور تا دورشان بنیهاشم
تحت فرمان حضرت سقّا
پای علیا مخدره زینب
روی زانوی اکبر لیلا
از غروب مدینه میآیند
در زمینی به نام کربوبلا
میرسیدند و یاد میکردند
از سر و طشت و حضرت یحیی
حق نگهدار این همه مجنون
حق نگهدار این همه لیلا
مریمان یعنی چی ؟
مریم ها