- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۱/۰۲
- بازدید: ۲۰۶۲
- شماره مطلب: ۲۳۳۲
-
چاپ
نگاه مرثیه
آن شب امیر قافله سفره ماه را گشود
و از فاصلۀ دو انگشت ضیافت عشق را
به تماشا گذاشت.
یاران، لقمۀ گلوگیر عشق را برداشتند
و مرگهای عاشقانه در بلوغ شکفت
و فردا تصاویری جدید
نگاه مرثیه را مجروح کرد
کوفه
انگشت نمای بیوفایی شد
و کوفی، فحشی رکیک
که «یای» نسبت را بدنام کرده است.
تمامت بیداد
داد از عدالتِ تنها ستاند.
خیمهها زیر نگاه دریدۀ آفتاب
در هرم مضاعف شعله سوخت
و زمین از سرها
بر نیزه و دار، سرشار
اینک
در نگاهم هر درخت
داری است
که فریبکارانه در هیئت سبز خویش
شیعه مردان فردا را
انتظار میکشد.
نگاه مرثیه
آن شب امیر قافله سفره ماه را گشود
و از فاصلۀ دو انگشت ضیافت عشق را
به تماشا گذاشت.
یاران، لقمۀ گلوگیر عشق را برداشتند
و مرگهای عاشقانه در بلوغ شکفت
و فردا تصاویری جدید
نگاه مرثیه را مجروح کرد
کوفه
انگشت نمای بیوفایی شد
و کوفی، فحشی رکیک
که «یای» نسبت را بدنام کرده است.
تمامت بیداد
داد از عدالتِ تنها ستاند.
خیمهها زیر نگاه دریدۀ آفتاب
در هرم مضاعف شعله سوخت
و زمین از سرها
بر نیزه و دار، سرشار
اینک
در نگاهم هر درخت
داری است
که فریبکارانه در هیئت سبز خویش
شیعه مردان فردا را
انتظار میکشد.