- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۶/۰۵
- بازدید: ۱۳۶۸
- شماره مطلب: ۲۲۷۲
-
چاپ
دار عشق
ما عمر خویش وقف خرابات کردهایم
از لطف باده کسب کمالات کردهایم
با میگسارها همه شب تا دم سحر
با خالق یگانه مناجات کردهایم
یارب به کوه طور نرفتیم، چون تو را
در روضۀ رقیه ملاقات کردهایم
معراج ما مجالس سالار زینب است
با بال گریه سیر سماوات کردهایم
با این لباس نوکری ظاهراً سیاه
بر مردم زمانه مباهات کردهایم
ما رقص زیر تیغ غمش را هزار بار
با لطمههای هروله اثبات کردهایم
دل را به جرم حب علی، با همین دو دست
بالای دار عشق مجازات کردهایم
شکر خدا که ما ز ازل این دو چشم را
نذر عزای مادر سادات کردهایم
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
دار عشق
ما عمر خویش وقف خرابات کردهایم
از لطف باده کسب کمالات کردهایم
با میگسارها همه شب تا دم سحر
با خالق یگانه مناجات کردهایم
یارب به کوه طور نرفتیم، چون تو را
در روضۀ رقیه ملاقات کردهایم
معراج ما مجالس سالار زینب است
با بال گریه سیر سماوات کردهایم
با این لباس نوکری ظاهراً سیاه
بر مردم زمانه مباهات کردهایم
ما رقص زیر تیغ غمش را هزار بار
با لطمههای هروله اثبات کردهایم
دل را به جرم حب علی، با همین دو دست
بالای دار عشق مجازات کردهایم
شکر خدا که ما ز ازل این دو چشم را
نذر عزای مادر سادات کردهایم