- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۸/۰۲
- بازدید: ۱۶۴۰۰
- شماره مطلب: ۲۲۷۰
-
چاپ
گودال
قبول کن که شبیه حصیر افتادی
قبول کن ته گودال گیر افتادی
مخواه تا که سر من به گریه بند شود
بگو چکار کنم از تنت بلند شود
بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی
بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند
برای پیکر تو یک لباس بگذارند
میان گریۀ من این سنان چه میخندد
دهان باز تو را نیزه دار میبندد
آهای شمر عبا را کسی ربود برو
بیا النگوی من را بگیر و زود برو
برای غارت پیراهنت بمیرم من
چرا لباس ندارد تنت بمیرم من
قرار نبود بیفتی و من نگاه کنم
و یا که گریه به کوپال ذوالجناح کنم
مگر نبود مسلمان که این چنین زدهاند
بلند مرتبه شاهِ مرا زمین زدهاند
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
گودال
قبول کن که شبیه حصیر افتادی
قبول کن ته گودال گیر افتادی
مخواه تا که سر من به گریه بند شود
بگو چکار کنم از تنت بلند شود
بگو چه کار کنم آب را صدا نزنی
بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی
بگو چه کار کنم از تو دست بردارند
برای پیکر تو یک لباس بگذارند
میان گریۀ من این سنان چه میخندد
دهان باز تو را نیزه دار میبندد
آهای شمر عبا را کسی ربود برو
بیا النگوی من را بگیر و زود برو
برای غارت پیراهنت بمیرم من
چرا لباس ندارد تنت بمیرم من
قرار نبود بیفتی و من نگاه کنم
و یا که گریه به کوپال ذوالجناح کنم
مگر نبود مسلمان که این چنین زدهاند
بلند مرتبه شاهِ مرا زمین زدهاند