- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
- بازدید: ۶۴۲
- شماره مطلب: ۲۱۸۹
-
چاپ
تعظیم
شکوه نام تو را صبح و شام میخوانم
زیارتی است که با احترام میخوانم
مسافرم که به خاکت نماز عشقم را
شکسته میرسم، اما تمام میخوانم
اگرچه زخم دلم ناشنیدنی باشد
فقط برای تو ای التیام میخوانم
تو آنقدر خودمانی و مهربانی، که
تو را بدون «علیهالسلام» میخوانم
به پای خاک تو افتاده آسمان یعنی:
سجود میکنم و بی قیام میخوانم
مرا ببخش که از بیبضاعتی زبان
تو را شکسته و ماه تمام میخوانم
یزید فرصت خوبی است اینکه باز تو را
هزار کوفه بروید، امام میخوانم
-
برگرد
تلفیق امید و آرزو آمدنت
مضمون هزار پرسوجو آمدنت
برگرد و بدون آب سیرابم کن
با آمدنت فقط عمو! آمدنت
-
چشم به راه
من چشم به راه مشک بر گردن اسب
تا هدیه کنم نوازشی بر تن اسب
از کون و مکان نمیرسد چیزی جز
اخبار فجیع بی تو برگشتن اسب
-
ارتفاع بیسر
تشییع کردیم خود را در ظهر داغی مکدر
تشییع کردیم خود را تا بارگاهت، کبوتر
عصیان سرخ شکنجه، بر جانت افکند پنجه
ما را بپران به اوجت، ای ارتفاع تو بی سر
-
آستانه
با روشنی نام تو شبها منورند
نام تو را همیشه و هر جای میبرند
نام تو آستانۀ صبح سعادت است
شب را به شوق خاک درت سر میآورند
تعظیم
شکوه نام تو را صبح و شام میخوانم
زیارتی است که با احترام میخوانم
مسافرم که به خاکت نماز عشقم را
شکسته میرسم، اما تمام میخوانم
اگرچه زخم دلم ناشنیدنی باشد
فقط برای تو ای التیام میخوانم
تو آنقدر خودمانی و مهربانی، که
تو را بدون «علیهالسلام» میخوانم
به پای خاک تو افتاده آسمان یعنی:
سجود میکنم و بی قیام میخوانم
مرا ببخش که از بیبضاعتی زبان
تو را شکسته و ماه تمام میخوانم
یزید فرصت خوبی است اینکه باز تو را
هزار کوفه بروید، امام میخوانم