مشخصات شعر

پنجم محرم؛ بلوا

عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود

سر تصاحبِ عمامۀ تو دعوا بود

 

به سختی از وسط  نیزه‌ها گذر کردم

هزار مرتبه شکر خدا کمی جا بود

 

ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود

سرِ زبان همه جملۀ - بفرما- بود

 

عمو چقدر لبِ خشکتان ترک دارد

چه خوب می‌شد اگر مشک آب سقا بود

 

زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال

نگاه کن؛ نکند مادر تو زهرا بود

 

برای کشتن تان تیغ و نیزه کم آمد

به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود

 

تمام هوش و حواس سپاه کوفه و شام

به فکر جایزۀ بردن سر ما بود

 

بلند شو؛ که همه سوی خیمه‌ها رفتند

من آمدم سوی گودال، عمه تنها بود

پنجم محرم؛ بلوا

عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود

سر تصاحبِ عمامۀ تو دعوا بود

 

به سختی از وسط  نیزه‌ها گذر کردم

هزار مرتبه شکر خدا کمی جا بود

 

ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود

سرِ زبان همه جملۀ - بفرما- بود

 

عمو چقدر لبِ خشکتان ترک دارد

چه خوب می‌شد اگر مشک آب سقا بود

 

زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال

نگاه کن؛ نکند مادر تو زهرا بود

 

برای کشتن تان تیغ و نیزه کم آمد

به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود

 

تمام هوش و حواس سپاه کوفه و شام

به فکر جایزۀ بردن سر ما بود

 

بلند شو؛ که همه سوی خیمه‌ها رفتند

من آمدم سوی گودال، عمه تنها بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×