مشخصات شعر

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود

با یک سلام، صبح من آغاز می‌شود

 

پر می‌کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه، لحظۀ پرواز می‌شود

 

قفل دلم شکسته کنار در حرم

از مرقدت دری به جنان باز می‌شود

 

فهمیده‌ام ز حکمت ایوان آینه

اینجا دل شکسته سبب ساز می‌شود

 

کو چشم روشنی که ببیند در این حرم

هر روز چند مرتبه اعجاز می‌شود

 

از بس کریمه‌ای، دل من یا کریم توست

قلب تپندۀ حرم قم، حریم توست

 

اینجا بهشت دختر موسی بن جعفر است

از نفحۀ شهود و تجلی معطر است

 

برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت

دارالعلومِ مریم آل پیمبر است

 

اینجا کلید علم و فقاهت ارادت است

خاک در حریم تو علامه‌پرور است

 

چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست

اینجا چقدر چشمۀ جوشان کوثر است

 

تنها پناهگاه دلم صحن آینه ست

وقتی دلم از آه زمانه مکدر است

 

هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل

دنبال قبر مخفی زهرای اطهر است

 

صحن تو غرق بوی گل یاس می‌شود

اینجا حضور فاطمه احساس می‌شود

 

با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه

اینجا دمیده کوکب اقبال فاطمه

 

بی اختیار پای ضریحت رسیده است

هر زائری که آمده دنبال فاطمه

 

دارد تمام مرقد تو بوی آسمان

اینجاست سایه سار پر و بال فاطمه

 

فرمود آشیانۀ امن الهی است

صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه

 

خورشید آل فاطمه از راه می‌رسد

هر سال ما اگر که شود سال فاطمه

 

ای عمۀ امام زمان! کاش در حرم

یک صبح جمعه لایق دیدار می‌شدم

 

خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا

محبوبۀ حبیب خدا إشفعی لنا

 

آرامش و قرار دل ثامن الحجج

ای زینب امام رضا إشفعی لنا

 

عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت

ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا

 

در هر سحر به سوی ضریح اجابتت

می‌آورم دو دست دعا، إشفعی لنا

 

روی سیاه و بار گناهان ما کجا

لطف و کرامت تو کجا، إشفعی لنا

 

مهر و ولایتت شده حبل المتین ما

در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا

 

یوم الحساب تو همه امید شیعه‌ای

تنها نه شیعه، اهل جهان را شفیعه‌ای

 

با حبّ تو کسی که دلش را محک زده

طعنه به پارسایی حور و ملک زده

 

سرشار از زلالی نور یقین شود

در مرقد منور تو قلب شک‌زده

 

از چشمه‌های فیض تو سیراب می‌شود

هرکس دلش ز قحطی ایمان ترک زده

 

تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست

بر گنبد تو دست توسل فلک زده

 

شب‌های جمعه طوف حرم می‌‌کنم ولی

گویا کسی به زخم دل من نمک زده

 

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده

 

امشب گره گشاست دم یا رضا رضا

در دست توست تذکرۀ کربلای ما

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود

با یک سلام، صبح من آغاز می‌شود

 

پر می‌کشد دلم به هوای طواف تو

وقتی که لحظه، لحظۀ پرواز می‌شود

 

قفل دلم شکسته کنار در حرم

از مرقدت دری به جنان باز می‌شود

 

فهمیده‌ام ز حکمت ایوان آینه

اینجا دل شکسته سبب ساز می‌شود

 

کو چشم روشنی که ببیند در این حرم

هر روز چند مرتبه اعجاز می‌شود

 

از بس کریمه‌ای، دل من یا کریم توست

قلب تپندۀ حرم قم، حریم توست

 

اینجا بهشت دختر موسی بن جعفر است

از نفحۀ شهود و تجلی معطر است

 

برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت

دارالعلومِ مریم آل پیمبر است

 

اینجا کلید علم و فقاهت ارادت است

خاک در حریم تو علامه‌پرور است

 

چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست

اینجا چقدر چشمۀ جوشان کوثر است

 

تنها پناهگاه دلم صحن آینه ست

وقتی دلم از آه زمانه مکدر است

 

هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل

دنبال قبر مخفی زهرای اطهر است

 

صحن تو غرق بوی گل یاس می‌شود

اینجا حضور فاطمه احساس می‌شود

 

با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه

اینجا دمیده کوکب اقبال فاطمه

 

بی اختیار پای ضریحت رسیده است

هر زائری که آمده دنبال فاطمه

 

دارد تمام مرقد تو بوی آسمان

اینجاست سایه سار پر و بال فاطمه

 

فرمود آشیانۀ امن الهی است

صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه

 

خورشید آل فاطمه از راه می‌رسد

هر سال ما اگر که شود سال فاطمه

 

ای عمۀ امام زمان! کاش در حرم

یک صبح جمعه لایق دیدار می‌شدم

 

خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا

محبوبۀ حبیب خدا إشفعی لنا

 

آرامش و قرار دل ثامن الحجج

ای زینب امام رضا إشفعی لنا

 

عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت

ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا

 

در هر سحر به سوی ضریح اجابتت

می‌آورم دو دست دعا، إشفعی لنا

 

روی سیاه و بار گناهان ما کجا

لطف و کرامت تو کجا، إشفعی لنا

 

مهر و ولایتت شده حبل المتین ما

در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا

 

یوم الحساب تو همه امید شیعه‌ای

تنها نه شیعه، اهل جهان را شفیعه‌ای

 

با حبّ تو کسی که دلش را محک زده

طعنه به پارسایی حور و ملک زده

 

سرشار از زلالی نور یقین شود

در مرقد منور تو قلب شک‌زده

 

از چشمه‌های فیض تو سیراب می‌شود

هرکس دلش ز قحطی ایمان ترک زده

 

تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست

بر گنبد تو دست توسل فلک زده

 

شب‌های جمعه طوف حرم می‌‌کنم ولی

گویا کسی به زخم دل من نمک زده

 

دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا

قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده

 

امشب گره گشاست دم یا رضا رضا

در دست توست تذکرۀ کربلای ما

۱ نظر
 
  • زهرا ۱۳۹۵/۰۱/۲۴

    السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه (س)

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×