- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
- بازدید: ۱۹۴۱
- شماره مطلب: ۲۰۹۰
-
چاپ
شرح این روضه، روضهها دارد
شب جمعه به لب نوا دارد
نفسش بوی کربلا دارد
به روی سر در حسینیهاش
پرچم صاحب اللوا دارد
بارها گفته کربلا رفتن
پا برهنه عجب صفا دارد
روضه میخوانَد اشک چشمانش
مگر این روضه انتها دارد؟
هرکسی که دلش حسینی شد
سهمی از آن همه بلا دارد
نیمه شب شعله میکشد آتش
از دری که حریمها دارد
آمده این کسی که دنبالش
از جسارت مگر اِبا دارد؟
پا برهنه، کشان کشان، میبُرد
نه عمامه وَ نه عبا دارد
وسط کوچه دست بستۀ او
یک مدینه غم و عزا دارد
به رویش تیغ میکشند اما
آهِ مظلوم ماجرا دارد
آمد اینجا پیمبر خاتم
آری این مرد هم خدا دارد
او پی فرصتی است تا هر دم
روضۀ کربلا به پا دارد
آتشش میزند غمی جانسوز
ولی از گفتنش حیا دارد
حرف از عمه جان سادات است
شرح این روضه، روضهها دارد
میرسد بر فراز تل زینب
نالۀ وا محمدا دارد
حنجری تشنه ذکر حق گویان
خنجری تشنه از قفا دارد ...
پیکری غرق خون رها مانده
و سری روی نیزه جا دارد
میرسد وارثش به خون خواهی
خون این کشته خونبها دارد
-
اربعین بیقراری
نوای ناله و غمها: رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بیقراری
همه برگشتهاند اما رقیه
-
روضهخوان ارباب
با نالۀ یا حسین بیتاب شدی
از داغ لب تشنۀ او آب شدی
با زمزمههای «أو سمعتم بغریب»
یک عمر تو روضهخوان ارباب شدی
-
کوثر بیقرینه
ای کوثر بیقرینۀ ثارالله
آرام و قرار سینۀ ثارالله
در صبر و شکوه و استقامت، یکتا
آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله
-
فاطمهمذهب
در جمع ملائک مقرب هستی
از روز ازل فاطمهمذهب هستی
شد محو جمال کبریایی جانت
محبوب دل حسین و زینب هستی
شرح این روضه، روضهها دارد
شب جمعه به لب نوا دارد
نفسش بوی کربلا دارد
به روی سر در حسینیهاش
پرچم صاحب اللوا دارد
بارها گفته کربلا رفتن
پا برهنه عجب صفا دارد
روضه میخوانَد اشک چشمانش
مگر این روضه انتها دارد؟
هرکسی که دلش حسینی شد
سهمی از آن همه بلا دارد
نیمه شب شعله میکشد آتش
از دری که حریمها دارد
آمده این کسی که دنبالش
از جسارت مگر اِبا دارد؟
پا برهنه، کشان کشان، میبُرد
نه عمامه وَ نه عبا دارد
وسط کوچه دست بستۀ او
یک مدینه غم و عزا دارد
به رویش تیغ میکشند اما
آهِ مظلوم ماجرا دارد
آمد اینجا پیمبر خاتم
آری این مرد هم خدا دارد
او پی فرصتی است تا هر دم
روضۀ کربلا به پا دارد
آتشش میزند غمی جانسوز
ولی از گفتنش حیا دارد
حرف از عمه جان سادات است
شرح این روضه، روضهها دارد
میرسد بر فراز تل زینب
نالۀ وا محمدا دارد
حنجری تشنه ذکر حق گویان
خنجری تشنه از قفا دارد ...
پیکری غرق خون رها مانده
و سری روی نیزه جا دارد
میرسد وارثش به خون خواهی
خون این کشته خونبها دارد