- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
- بازدید: ۶۴۵۴
- شماره مطلب: ۱۸۵۰
-
چاپ
مدح امام حسن (ع)
صلحش برای شیعه هدایت به کربلاست
ای عاشقان به حُسن حسن ابتدا کنید
بر خلق و خوی فاطمیاش اقتدا کنید
باید که ما شبیه حسن مادری شویم
پس اقتدا به سیرۀ خیرالنسا کنید
آری حسن به جود و کرم مادریتر است
کافی است اینکه قصد توسّل به جا کنید
لطف کریم زودتر از عرض حاجت است
دست طلب اگر به سوی مجتبا کنید
یعنی کریم زادۀ آل الکریمهاست
دستی به سفرۀ علیِ مرتضا کنید
هیبت ز مصطفی بَرَد و سطوت از علی
خوب است هر دو را طلب از مصطفا کنید
یک سر به بیت وحی ز باب الحسن زنید
دل را به زادگاه حسن آشنا کنید
این خانواده روزه به او باز میکنند
افطارِ نیمه را به لب یار وا کنید
معراج مصطفی به روی دست فاطمه است
یعنی بهشت، خانۀ دربست فاطمه است
بیت علی است مرکز راز و نیاز عشق
محرابِ خانه است و دو رکعت نماز عشق
باید به بیت وحی عبادت کنیم و بس
بی حبّ اهل بیت مَجو رمز و راز عشق
باید رَهی به بندگیاش دست و پا کنیم
داده خدا به دست حسن این جواز عشق
هر عشق بی جوازِ حسین و حسن خطاست
ننگی است در درون فضای مَجاز عشق
ما دین خویش را ز حسن بر گرفتهایم
روزی که شد به کشور ما اهتزاز عشق
ما را حسن ز جور سلاطین نجات داد
روزی که شد سپاه علی سرفراز عشق
پرچم به دستِ ناموَرِ بوتراب بود
وقتی که آمدیم همه پیشواز عشق
هرکس که مدّعیِ فتوحاتِ مُلک ماست
اینجاست مُلک، مُلک حسن، یکّه تاز عشق
ما را خود از ازل وطنی آفریدهاند
مُلک حسین را حسنی آفریدهاند
شکرِ خدا که کرده حسن ذرّه پروری
دل را به یُمن مقدم خود کرده دلبری
ما را ز شیعیانِ خودش خوانده در دعا
زیبا و عاشقانه کند بنده پروری
با قرص مَه به نیمه، خدا هم نشان دهد
این مَه شده به روی حَسن، حُسن محوری
چون صحبت از مکارم اخلاق میکند
ما را دهد نشانه ز خلق پیمبری
هنگام بذل ثروت خود مصطفایی است
هنگام جنگ، شیرِ نرِ رزم حیدری
یک آن جدا ز حضرت زهرا نمیشود
بس که سرشت و آب و گِل اوست مادری
صلحش برای شیعه هدایت به کربلاست
الحق کند برای برادر، برادری
مظلوم را سفارشِ یاری کند به خلق
دستور او مقابل ظالم دلاوری
با افتخار نام تو را میبرم حسن
با اقتدار عشق تو را میخرم حسن
آقای ما که خسته ز عدوان نمیشود
تسلیم جز برابر سبحان نمیشود
سالار ما غریب میان سپاه خویش
جز از موالیان و محبان نمیشود
وای از دلش که جورِ جفاکار دیده است
هر مدّعی که بندۀ سلطان نمیشود
سجاده را ز پای امامت که میکشد؟
اینقدر امام بی سر و سامان نمیشود!
نامش غریب و درد غریب و غمش غریب
تنها، چو او به عالم امکان نمیشود
با این همه زمین و زمان تحت امر اوست
خورشید پشت ابر که کتمان نمیشود
دریا شود مُرکّب و اَشجار هم قلم
یک سطر از فضایل جانان نمیشود
در مدح او تمام دَواوین شاعران
یک آیه از ستارۀ قرآن نمیشود
قبل از حسین اوست که بنیانگذار عشق
یعنی حسن ستارۀ دنبالهدار عشق
ای یاد توست ذکر خدا یا امام حسن
وی دوّمین امامِ هُدی یا امام حسن
ای یاریاَت مُقّدمِ حاجات عمر ما
ما را مکن ز خویش جدا یا امام حسن
کی گفته هیچ یار نداری در این جهان؟
عالم شود برات فدا یا امام حسن
در اوج غربتند در عالم موالیاَت
امّا کنند یاد خدا یا امام حسن
بیداریِ جهانِ بشر یاریِ شماست
این است انقلاب شما یا امام حسن
خواهند انبیاء غلامیِ درگهت
یارند اولیاء تو را یا امام حسن
بی شک تمام نصرت امّت به دست توست
تا میکنی دعا و ثنا یا امام حسن
وقتی کسی گدای حریم تو میشود
سلطان عالم است گدا یا امام حسن
عشق حسین از تو رسیده به شیعیان
امضای توست کرب و بلا یا امام حسن
-
سرمایۀ محبت
ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد
با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایۀ محبت تو یا اباالجواد
-
جگر تشنۀ او ذکر انا العطشان داشت
باز هم بر دل مظلوم، شرر افتاده
باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده
اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید
وسط حجره جواد است، به سر افتاده
-
بوی کربلا
در سینه دوباره ابتلا میآید
غم باز به اردوی ولا میآید
دلهای شکسته کاظمینی شده است
اینجاست که بوی کربلا میآید
-
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره حجرۀ دربسته، باز کرب و بلا
دوباره تشنه لب، اولاد سیدالشهدا
دوباره مارگزیده، دوباره پاره جگر
خدا! چه میگذرد بر جواد ابن رضا
مدح امام حسن (ع)
صلحش برای شیعه هدایت به کربلاست
ای عاشقان به حُسن حسن ابتدا کنید
بر خلق و خوی فاطمیاش اقتدا کنید
باید که ما شبیه حسن مادری شویم
پس اقتدا به سیرۀ خیرالنسا کنید
آری حسن به جود و کرم مادریتر است
کافی است اینکه قصد توسّل به جا کنید
لطف کریم زودتر از عرض حاجت است
دست طلب اگر به سوی مجتبا کنید
یعنی کریم زادۀ آل الکریمهاست
دستی به سفرۀ علیِ مرتضا کنید
هیبت ز مصطفی بَرَد و سطوت از علی
خوب است هر دو را طلب از مصطفا کنید
یک سر به بیت وحی ز باب الحسن زنید
دل را به زادگاه حسن آشنا کنید
این خانواده روزه به او باز میکنند
افطارِ نیمه را به لب یار وا کنید
معراج مصطفی به روی دست فاطمه است
یعنی بهشت، خانۀ دربست فاطمه است
بیت علی است مرکز راز و نیاز عشق
محرابِ خانه است و دو رکعت نماز عشق
باید به بیت وحی عبادت کنیم و بس
بی حبّ اهل بیت مَجو رمز و راز عشق
باید رَهی به بندگیاش دست و پا کنیم
داده خدا به دست حسن این جواز عشق
هر عشق بی جوازِ حسین و حسن خطاست
ننگی است در درون فضای مَجاز عشق
ما دین خویش را ز حسن بر گرفتهایم
روزی که شد به کشور ما اهتزاز عشق
ما را حسن ز جور سلاطین نجات داد
روزی که شد سپاه علی سرفراز عشق
پرچم به دستِ ناموَرِ بوتراب بود
وقتی که آمدیم همه پیشواز عشق
هرکس که مدّعیِ فتوحاتِ مُلک ماست
اینجاست مُلک، مُلک حسن، یکّه تاز عشق
ما را خود از ازل وطنی آفریدهاند
مُلک حسین را حسنی آفریدهاند
شکرِ خدا که کرده حسن ذرّه پروری
دل را به یُمن مقدم خود کرده دلبری
ما را ز شیعیانِ خودش خوانده در دعا
زیبا و عاشقانه کند بنده پروری
با قرص مَه به نیمه، خدا هم نشان دهد
این مَه شده به روی حَسن، حُسن محوری
چون صحبت از مکارم اخلاق میکند
ما را دهد نشانه ز خلق پیمبری
هنگام بذل ثروت خود مصطفایی است
هنگام جنگ، شیرِ نرِ رزم حیدری
یک آن جدا ز حضرت زهرا نمیشود
بس که سرشت و آب و گِل اوست مادری
صلحش برای شیعه هدایت به کربلاست
الحق کند برای برادر، برادری
مظلوم را سفارشِ یاری کند به خلق
دستور او مقابل ظالم دلاوری
با افتخار نام تو را میبرم حسن
با اقتدار عشق تو را میخرم حسن
آقای ما که خسته ز عدوان نمیشود
تسلیم جز برابر سبحان نمیشود
سالار ما غریب میان سپاه خویش
جز از موالیان و محبان نمیشود
وای از دلش که جورِ جفاکار دیده است
هر مدّعی که بندۀ سلطان نمیشود
سجاده را ز پای امامت که میکشد؟
اینقدر امام بی سر و سامان نمیشود!
نامش غریب و درد غریب و غمش غریب
تنها، چو او به عالم امکان نمیشود
با این همه زمین و زمان تحت امر اوست
خورشید پشت ابر که کتمان نمیشود
دریا شود مُرکّب و اَشجار هم قلم
یک سطر از فضایل جانان نمیشود
در مدح او تمام دَواوین شاعران
یک آیه از ستارۀ قرآن نمیشود
قبل از حسین اوست که بنیانگذار عشق
یعنی حسن ستارۀ دنبالهدار عشق
ای یاد توست ذکر خدا یا امام حسن
وی دوّمین امامِ هُدی یا امام حسن
ای یاریاَت مُقّدمِ حاجات عمر ما
ما را مکن ز خویش جدا یا امام حسن
کی گفته هیچ یار نداری در این جهان؟
عالم شود برات فدا یا امام حسن
در اوج غربتند در عالم موالیاَت
امّا کنند یاد خدا یا امام حسن
بیداریِ جهانِ بشر یاریِ شماست
این است انقلاب شما یا امام حسن
خواهند انبیاء غلامیِ درگهت
یارند اولیاء تو را یا امام حسن
بی شک تمام نصرت امّت به دست توست
تا میکنی دعا و ثنا یا امام حسن
وقتی کسی گدای حریم تو میشود
سلطان عالم است گدا یا امام حسن
عشق حسین از تو رسیده به شیعیان
امضای توست کرب و بلا یا امام حسن
اهتزاز نه اهتزار
اصلاح شد سپاس