- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۰۶
- بازدید: ۳۲۱۸
- شماره مطلب: ۱۸۰۱
-
چاپ
خدیجه روضه بخوان
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده
چه مادرانه به پای پیمبرش مانده
درست! سورۀ نسل خدیجه کوته بود
ولی ادامۀ آیات کوثرش مانده
نه، داستان خدیجه ادامه خواهد داشت
هنوز سوختن خانه و درش مانده
به فرض اینکه شکستند دست زهرا را
هنوز بستن دستان همسرش مانده
نه ماجرا به همین روی سکه ختم نشد
خدیجه روضه بخوان، روی دیگرش مانده
حسین لحظۀ آخر به فکر رفتن بود
ولی هنوز وصایای مادرش مانده
دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید
رباب خواست بگوید که اصغرش مانده
سه شعبه آمد و در خیمه دختری میگفت
ببین سکینه که چیزی ز حنجرش مانده؟
گذشت و عمۀ سادات دید مردی را
که رد پای سری روی خنجرش مانده
رسید کار به جایی که روضهخوان غش کرد
خدیجه روضه بخوان، خط آخرش مانده...
خدیجه روضه بخوان
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده
چه مادرانه به پای پیمبرش مانده
درست! سورۀ نسل خدیجه کوته بود
ولی ادامۀ آیات کوثرش مانده
نه، داستان خدیجه ادامه خواهد داشت
هنوز سوختن خانه و درش مانده
به فرض اینکه شکستند دست زهرا را
هنوز بستن دستان همسرش مانده
نه ماجرا به همین روی سکه ختم نشد
خدیجه روضه بخوان، روی دیگرش مانده
حسین لحظۀ آخر به فکر رفتن بود
ولی هنوز وصایای مادرش مانده
دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید
رباب خواست بگوید که اصغرش مانده
سه شعبه آمد و در خیمه دختری میگفت
ببین سکینه که چیزی ز حنجرش مانده؟
گذشت و عمۀ سادات دید مردی را
که رد پای سری روی خنجرش مانده
رسید کار به جایی که روضهخوان غش کرد
خدیجه روضه بخوان، خط آخرش مانده...