- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
- بازدید: ۳۶۷۸
- شماره مطلب: ۱۷۳۳
-
چاپ
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
جعد مشکین طرۀ عنبرگشا دارد حسین
حُسن یکتا را ببین زلف دو تا دارد حسین
شورش امکان اگر طرح محیط دهر ریخت
بر دو عالم سایۀ بال هما دارد حسین
نیست بی عشق حسینی ذرهای در ذات دهر
در حقیقت تکیه بر ارض و سما دارد حسین
میکند هر قطرهاش ایجاد گلزار شهید
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
ای طبیعت مردگان غوغای محشر برکنید
چون به خاک قربتش آب شفا دارد حسین
جنس مردان خدا را از شهادت باک نیست
در کف پای جنون رنگ حنا دارد حسین
خیمۀ هل من معین را لشکر امداد کو؟
تا قیامت برکف بانگ رسا دارد حسین
عالم از او غوطه در طوفان خون خواهد زدن
بحر اگر توفد به وسع دیده جا دارد حسین
سیر این وادی نما در خویشتن گر عارفی
خویشتن هم زانکه شوق کربلا دارد حسین
احمد از خمخانۀ شاه شهیدان مست شد
بی دلان عشق را زیرا هوا دارد حسین
-
نیّت بوسه
ای دل زخمی! خدا داغت دهد
خوشۀ سرخی در این باغت دهد
بشْنو این نیناله را از نیشتر
هر که زخمش بیش، دردش بیشتر
-
فرمانروای فرات
چو برقی از نیام باد آمد
ز قعر آهن و پولاد آمد
فراتی میخرامد در خروشش
به صحرا جوش جوشن شد ز جوشش
-
زخم انسان
ای بهار نینوا در فصل جوش
ای گل خون پیشۀ آتشفروش
گوییا خون بشارت بر تو ریخت
اشک زینب در اسارت بر تو ریخت
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
جعد مشکین طرۀ عنبرگشا دارد حسین
حُسن یکتا را ببین زلف دو تا دارد حسین
شورش امکان اگر طرح محیط دهر ریخت
بر دو عالم سایۀ بال هما دارد حسین
نیست بی عشق حسینی ذرهای در ذات دهر
در حقیقت تکیه بر ارض و سما دارد حسین
میکند هر قطرهاش ایجاد گلزار شهید
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
ای طبیعت مردگان غوغای محشر برکنید
چون به خاک قربتش آب شفا دارد حسین
جنس مردان خدا را از شهادت باک نیست
در کف پای جنون رنگ حنا دارد حسین
خیمۀ هل من معین را لشکر امداد کو؟
تا قیامت برکف بانگ رسا دارد حسین
عالم از او غوطه در طوفان خون خواهد زدن
بحر اگر توفد به وسع دیده جا دارد حسین
سیر این وادی نما در خویشتن گر عارفی
خویشتن هم زانکه شوق کربلا دارد حسین
احمد از خمخانۀ شاه شهیدان مست شد
بی دلان عشق را زیرا هوا دارد حسین