- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۰۱
- بازدید: ۱۹۹۸
- شماره مطلب: ۱۶۸۹
-
چاپ
قنداقهات چو مرهم بال فرشتههاست
تا سینه از محبت تو در تلاطم است
این دام بی نیاز به صیاد و گندم است
قلبت تپید و قلب جهان نیز میتپید
این شور عشق، تجربۀ بار پنجم است
نامی که کردگار خودش انتخاب کرد
شیرینیاش همیشه به لب در تکلم است
طوری نوشتهاند تو را بر در بهشت
انگار جوهرش عسل و شیر در خم است
هر کس که دید ماه تمام جمال تو
بر چشم گریه و به لبانش تبسم است
عاشق زیاد داری و من هیچ نیستم
یک دانه ریگ در دل صحرا فقط گم است
قنداقهات چو مرهم بال فرشتههاست
خاکت عجیب نیست شفابخش مردم است
پرواز میکند به سلامی دل غریب
وقتی مسیر اول و آخر "الیکم" است
-
حسنم باز جوان شد، و به میدان آمد
زنده ماندم ششمین روز تو را هم دیدم
خواستم از تو حماسی بسرایم،دیدم
تو در آغوش عمو هستی و در چشم شما
نه یکی بلکه دو تا چشمۀزمزم دیدم
-
به فدای علم و مشک علمدار حسین
تا سحر روزیِ یکسال چو تقدیر شود
نکند محضر لطفت نرسم ... دیر شود
ما گدایان شما بوده نه جای دگریم
حاجت خویش کجا جز در این خانه بریم؟
-
انگار حرفی هست با ماه و ستاره
امشب تمام بندهای جوشن من
از یا علی و یا علی و یا علی بود
ای کاش در کوفه به جای حلقۀ در
یک حلقه از عمار و سلمان با علی بود
-
در قلب بابایت حرم داری
ای کاش آنجا زیر پاهایت
مثل مدینه در تلاطم بود
آنجا که شد شش گوشه جا دارد
یک گنبد خضرای دوم بود
قنداقهات چو مرهم بال فرشتههاست
تا سینه از محبت تو در تلاطم است
این دام بی نیاز به صیاد و گندم است
قلبت تپید و قلب جهان نیز میتپید
این شور عشق، تجربۀ بار پنجم است
نامی که کردگار خودش انتخاب کرد
شیرینیاش همیشه به لب در تکلم است
طوری نوشتهاند تو را بر در بهشت
انگار جوهرش عسل و شیر در خم است
هر کس که دید ماه تمام جمال تو
بر چشم گریه و به لبانش تبسم است
عاشق زیاد داری و من هیچ نیستم
یک دانه ریگ در دل صحرا فقط گم است
قنداقهات چو مرهم بال فرشتههاست
خاکت عجیب نیست شفابخش مردم است
پرواز میکند به سلامی دل غریب
وقتی مسیر اول و آخر "الیکم" است