مشخصات شعر

تا انتقام کربلا چیزی نمانده

تازه مسلمانم مسلمانِ محمد

عاشق شدم امشب به قرآنِ محمد

 

معلوم شد سررشتۀ کار دلِ ما

دست ابوذر بود و سلمانِ محمد

 

محبوب اهل آسمان‌ها و زمین است

ذکر حسن جان و حسین جانِ محمد

 

امیّد دارم که خدا ما را ببخشد

تنها به حقّ این عزیزانِ محمد

 

جانم به ایمانی که دارد این پیمبر

عشق علی مخلوط ایمانِ محمد

 

امشب حبیبم را حبیب الله کردند

قلب مرا این گونه خاطر خواه کردند

 

مبعوث گردید آخرین پیغام‌آور

قربان این پیغمبر اسلام‌آور

 

او آمده انسانِ توحیدی بسازد

در این فضای کفری و سرسام‌آور

 

از جا دوباره کنده ما را اسم او، چون

اسمش بُود تکبیره الاحرام‌آور

 

نام اباالقاسم چه غوغاها که کرده

روی لب پیغمبرانِ نام‌آور

 

تو آسمانی هستی و روی زمین هست

معراج‌های تو هنوز ابهام‌آور

 

فهمیده‌ام که سینۀ زهرا بهشت است

چون بوده خیلی بوسه‌ات الهام آور

***

پیغمبر رحمت بیا رحمت بیاور

از مکه تا یثرب بیا هجرت بیاور

 

موسای ما شو از دل دریا گذر کن

عیسای ما شو با دَمت برکت بیاور

 

پشت تمام سنگ باران‌ها بهشت است

جان خدیجه یک کمی طاقت بیاور

 

این جا فقط دزدی و غارت می‌شناسند

قدری برای مردها غیرت بیاور

 

مردان حق زیر شکنجه آب رفتند

برخیز و با اسلام خود قدرت بیاور

 

عمار یاسرها هنوز چشم انتظارند

دلگرمی از آیین توحید تو دارند

 

کار رسالت از همین حالا شروع شد

با اسم ربک عشق بازی‌ها شروع شد

 

خاکستر روی سرت داده علامت

ام‌ابیها بودن زهرا شروع شد

 

تنهایی‌ات حالا به اوج خود رسیده

شعب ابی طالب و هجرت‌ها شروع شد

 

پرچم به دست حمزه دادی مانده‌ام که

جنگ احد یا روز عاشورا شروع شد

***

با اینکه تو پیغمبر امیّ مایی

اما سرآمد از تمام انبیایی

 

یک ریز می‌خواهم به عشقت بنویسم

تو مصطفایی مصطفایی مصطفایی

 

گردت همیشه بچه‌های کوچه جمعند

از بس که آقا جان تو خوب و با صفایی

 

داری خودت را می‌کشی از غصۀ ما

بابای امت تو چقدر درد آشنایی

 

اما حسابی وا نکن آقا که این قوم

اجر رسالت می‌دهند با بی وفایی

 

تو قبل اقرا گریه کردی بر حسین پس

تو اولین گریه کن خون خدایی

 

ای رحمت للعالمین جانم فدایت

عشق امیرالمؤمنین جانم فدایت

 

در زیر دین مصطفایند منبری‌ها

مدیون آن سیب بهشتند مادری‌ها

 

فردا علی گویان امیران بهشتند

چون نور چشمی تواند این حیدری‌ها

 

اربابمان را از سر لطف تو داریم

قابل ندارد به خدا این نوکری‌ها

 

مرکب شدی داری سواری می‌دهی پس

عشق حسین است فوق این پیغمبری‌ها

 

با یا علی دل بردنت زحمت ندارد

چه زحمتی؟ تا باشد از این دلبری‌ها

 

یک روز دینت می‌شود آقا جهان گیر

قرآن و عترت با همین تاج سری‌ها

 

کار خودش را کرده بیداری اسلام

دارد به باور می‌رسد ناباوری‌ها

 

مهدی دعای فرجش را نیز خوانده

تا انتقام کربلا چیزی نمانده

تا انتقام کربلا چیزی نمانده

تازه مسلمانم مسلمانِ محمد

عاشق شدم امشب به قرآنِ محمد

 

معلوم شد سررشتۀ کار دلِ ما

دست ابوذر بود و سلمانِ محمد

 

محبوب اهل آسمان‌ها و زمین است

ذکر حسن جان و حسین جانِ محمد

 

امیّد دارم که خدا ما را ببخشد

تنها به حقّ این عزیزانِ محمد

 

جانم به ایمانی که دارد این پیمبر

عشق علی مخلوط ایمانِ محمد

 

امشب حبیبم را حبیب الله کردند

قلب مرا این گونه خاطر خواه کردند

 

مبعوث گردید آخرین پیغام‌آور

قربان این پیغمبر اسلام‌آور

 

او آمده انسانِ توحیدی بسازد

در این فضای کفری و سرسام‌آور

 

از جا دوباره کنده ما را اسم او، چون

اسمش بُود تکبیره الاحرام‌آور

 

نام اباالقاسم چه غوغاها که کرده

روی لب پیغمبرانِ نام‌آور

 

تو آسمانی هستی و روی زمین هست

معراج‌های تو هنوز ابهام‌آور

 

فهمیده‌ام که سینۀ زهرا بهشت است

چون بوده خیلی بوسه‌ات الهام آور

***

پیغمبر رحمت بیا رحمت بیاور

از مکه تا یثرب بیا هجرت بیاور

 

موسای ما شو از دل دریا گذر کن

عیسای ما شو با دَمت برکت بیاور

 

پشت تمام سنگ باران‌ها بهشت است

جان خدیجه یک کمی طاقت بیاور

 

این جا فقط دزدی و غارت می‌شناسند

قدری برای مردها غیرت بیاور

 

مردان حق زیر شکنجه آب رفتند

برخیز و با اسلام خود قدرت بیاور

 

عمار یاسرها هنوز چشم انتظارند

دلگرمی از آیین توحید تو دارند

 

کار رسالت از همین حالا شروع شد

با اسم ربک عشق بازی‌ها شروع شد

 

خاکستر روی سرت داده علامت

ام‌ابیها بودن زهرا شروع شد

 

تنهایی‌ات حالا به اوج خود رسیده

شعب ابی طالب و هجرت‌ها شروع شد

 

پرچم به دست حمزه دادی مانده‌ام که

جنگ احد یا روز عاشورا شروع شد

***

با اینکه تو پیغمبر امیّ مایی

اما سرآمد از تمام انبیایی

 

یک ریز می‌خواهم به عشقت بنویسم

تو مصطفایی مصطفایی مصطفایی

 

گردت همیشه بچه‌های کوچه جمعند

از بس که آقا جان تو خوب و با صفایی

 

داری خودت را می‌کشی از غصۀ ما

بابای امت تو چقدر درد آشنایی

 

اما حسابی وا نکن آقا که این قوم

اجر رسالت می‌دهند با بی وفایی

 

تو قبل اقرا گریه کردی بر حسین پس

تو اولین گریه کن خون خدایی

 

ای رحمت للعالمین جانم فدایت

عشق امیرالمؤمنین جانم فدایت

 

در زیر دین مصطفایند منبری‌ها

مدیون آن سیب بهشتند مادری‌ها

 

فردا علی گویان امیران بهشتند

چون نور چشمی تواند این حیدری‌ها

 

اربابمان را از سر لطف تو داریم

قابل ندارد به خدا این نوکری‌ها

 

مرکب شدی داری سواری می‌دهی پس

عشق حسین است فوق این پیغمبری‌ها

 

با یا علی دل بردنت زحمت ندارد

چه زحمتی؟ تا باشد از این دلبری‌ها

 

یک روز دینت می‌شود آقا جهان گیر

قرآن و عترت با همین تاج سری‌ها

 

کار خودش را کرده بیداری اسلام

دارد به باور می‌رسد ناباوری‌ها

 

مهدی دعای فرجش را نیز خوانده

تا انتقام کربلا چیزی نمانده

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×