- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۰۱
- بازدید: ۱۹۹۰
- شماره مطلب: ۱۶۴۲
-
چاپ
به مناسبت ولادت حضرت عباس (ع)
امشب جواز نوکریَم را از او بگیر
دریا بیا و موج بزن بر دل کویر
ما را ببر به خدمت آن زادۀ امیر
ما را ببر به علقمه آن قبلهگاه آب
امشب جواز نوکریَم را از او بگیر
با او بگو که بچۀ آهو زِ ترس گرگ
با حال زار آمده است در پناه شیر
دست شماست، هرچه که خواهی به او بکن
یا که بگو بمان به بَرَم، یا بگو بمیر
امشب بیا چو دانه همه بارور شویم
از لطف شمس، زائر روی قمر شویم
امشب دوباره شهر پُر از یار میشود
یعقوب زاده راهیِ بازار میشود
اُمُّ البنین به لطفِ کنیزی اهل بیت
از حضرت امیر پسردار میشود
تعبیر خواب اُمّ بنین است این پسر
دامان او سپید و قمربار میشود
امشب دو چشم ماهِ بنی هاشمِ علی
از صورت حسین خبردار میشود
از آسمان عشق، گل یاس میرسد
ماه منیر، حضرت عباس میرسد
میآید آن کسی که بود دلبر حسین
تاجی پر افتخار به روی سر حسین
او آن کسی بود که به وقت شهادتش
فرمود یا بُنَیَّ به او مادر حسین
او آمده است تا که نماید چو مادرش
تا وقت مرگ، نوکری خواهر حسین
ذُخرُالحسین آمده تا روز کارزار
در لشگر خدا بشود حیدر حسین
یکتاترین برادر نایاب آمده
پشت و پناه حضرت ارباب آمده
او چشم باز کرد و جهان مست چشم او
هر هفت سرزمین جنان مست چشم او
اینکه به دست های پسر بوسه میزند
بابای اوست گریه کنان، مست چشم او
تنها علی که نه، به خدای علی قسم
چشم امام های زمان مست چشم او
امروز مست ساغر چشمش پدر شده
فردا لبان تیر و سنان مست چشم او
در پیش قامتش همگی پست میشوند
از چشمهای او همه سرمست میشوند
دست خدا کشید چونقش جمال تو
گفت آفرین به کار خودم، بر کمال تو
از معنی خدای احد، نام مال من
هرچه که ماند مابقیاش جمله مال تو
تو عبد صالح منی و من میان خلق
ای یاور حسین ندارم مثال تو
در کربلا دو دست خودت را به من بده
تا که خودِ خودم بشوم هر دو بال تو
ای خوبتر زِ هر چه به گیتی شده است خوب
از صورت حسین تویی کاشف الکروب
ای درد مند مردِ به هر درد آشنا
باب الحوائجیّ و به یاران کرم نما
شأنت بلند مرتبه، هر چند روی نی
ماییم خاک پای تو، هر چند زیر پا
امشب دو بال لطف خودت را تکان بده
بالی بزن بزن و در این آسمان درآ
ای ساقی حسین، بیا ابر شو ببار
حُبُّ الحُسین در دل همچون کویر ما
سرچشمۀ امید وَ ای آرزوی آب
مانده هنوز چشم به راه شما رباب
-
دردهای بی شمار
هرکسی با هر عقیده، هرکسی با هر مرام
راه افتاده برای خاکبوسی امام
آمدند از شیعه و سنی و نصرانی و گبر
پا به پای اربعینیها به قصد یک سلام
-
آب همچون کربلا در خانهات نایاب شد
ای که بر جودت سلیمان نبی رو میزند
روبروی گنبد تو نوح زانو میزند
صحن و ایوان تو را جبرئیل جارو میزند
شمع عمرت در جوانی از چه سو سو میزند؟
-
به حجره روضۀ عطشان کربلا داری
تویی که جود و عطا بر امامها داری
چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟
جواد فاطمه، ارث از کریمِ او بردی
غریبِ خانه شدن را ز مجتبا داری
-
عرش فتاده از فرس
کاش کمی صرف خدا میشدم
از همه جز خدا، جدا میشدم
کاش که با نعرۀ «قوموا الیه»
علیه نفس خویش پا میشدم
به مناسبت ولادت حضرت عباس (ع)
امشب جواز نوکریَم را از او بگیر
دریا بیا و موج بزن بر دل کویر
ما را ببر به خدمت آن زادۀ امیر
ما را ببر به علقمه آن قبلهگاه آب
امشب جواز نوکریَم را از او بگیر
با او بگو که بچۀ آهو زِ ترس گرگ
با حال زار آمده است در پناه شیر
دست شماست، هرچه که خواهی به او بکن
یا که بگو بمان به بَرَم، یا بگو بمیر
امشب بیا چو دانه همه بارور شویم
از لطف شمس، زائر روی قمر شویم
امشب دوباره شهر پُر از یار میشود
یعقوب زاده راهیِ بازار میشود
اُمُّ البنین به لطفِ کنیزی اهل بیت
از حضرت امیر پسردار میشود
تعبیر خواب اُمّ بنین است این پسر
دامان او سپید و قمربار میشود
امشب دو چشم ماهِ بنی هاشمِ علی
از صورت حسین خبردار میشود
از آسمان عشق، گل یاس میرسد
ماه منیر، حضرت عباس میرسد
میآید آن کسی که بود دلبر حسین
تاجی پر افتخار به روی سر حسین
او آن کسی بود که به وقت شهادتش
فرمود یا بُنَیَّ به او مادر حسین
او آمده است تا که نماید چو مادرش
تا وقت مرگ، نوکری خواهر حسین
ذُخرُالحسین آمده تا روز کارزار
در لشگر خدا بشود حیدر حسین
یکتاترین برادر نایاب آمده
پشت و پناه حضرت ارباب آمده
او چشم باز کرد و جهان مست چشم او
هر هفت سرزمین جنان مست چشم او
اینکه به دست های پسر بوسه میزند
بابای اوست گریه کنان، مست چشم او
تنها علی که نه، به خدای علی قسم
چشم امام های زمان مست چشم او
امروز مست ساغر چشمش پدر شده
فردا لبان تیر و سنان مست چشم او
در پیش قامتش همگی پست میشوند
از چشمهای او همه سرمست میشوند
دست خدا کشید چونقش جمال تو
گفت آفرین به کار خودم، بر کمال تو
از معنی خدای احد، نام مال من
هرچه که ماند مابقیاش جمله مال تو
تو عبد صالح منی و من میان خلق
ای یاور حسین ندارم مثال تو
در کربلا دو دست خودت را به من بده
تا که خودِ خودم بشوم هر دو بال تو
ای خوبتر زِ هر چه به گیتی شده است خوب
از صورت حسین تویی کاشف الکروب
ای درد مند مردِ به هر درد آشنا
باب الحوائجیّ و به یاران کرم نما
شأنت بلند مرتبه، هر چند روی نی
ماییم خاک پای تو، هر چند زیر پا
امشب دو بال لطف خودت را تکان بده
بالی بزن بزن و در این آسمان درآ
ای ساقی حسین، بیا ابر شو ببار
حُبُّ الحُسین در دل همچون کویر ما
سرچشمۀ امید وَ ای آرزوی آب
مانده هنوز چشم به راه شما رباب