- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
- بازدید: ۳۷۵۲
- شماره مطلب: ۱۵۸۵
-
چاپ
به مناسبت اعیاد شعبانیه
رفته قنداقهات به عرش خدا
السلام ای پناه مُلک و مکان
در ید قدرتت عنان جهان
رفته قنداقهات به عرش خدا
تشنۀ پای بوسیات همگان
در طوافت قیامتی شده است
میرسد هر فرشته با هیجان
پَر قنداقۀ تو میبخشد
پر و بالی به فطرس نگران
از سر زلف عنبر افشانت
سدره المنتهی گرفته ضمان
عطر و بوی ملیح پیرهنت
مانده در خاطر نسیم جنان
تا ببوسد لبان أطهر تو
رحمت واسعه گشوده دهان
از سر انگشت پاک مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیرۀ جان
خواند جدّت حسینُ منّی را
وَ أنا مِن حسین را تو بخوان
با تو جود و شجاعت نبوی است
ای شکوه حماسههای عیان
در نمازت شبیه فاطمهای
بین میدان علی ست جلوه کنان
چشمهای تو مرز خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
رحمت محض! یا ابا الأیتام!
پدری کن برای عالمیان
ای که آقایی تو بیحد است
باز ما را به کربلا برسان
شب جمعه شمیم سیب حرم
منتشر میشود کران به کران
روضههایت بهشت اهل ولاست
چشم ما چشمههای کوثر آن
وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیّ
اشکها از غمت همیشه روان
السلام ای شهید روز دهم
السلام ای امام تشنه لبان
تا ابد در فراز پرچم توست
خون سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بوده
مبدأ حرکت زمین و زمان
شب سوم رسیدهای، ای ماه
السلام علیک ثارالله
السلام ای نگین عرش برین
سروِ بالا بلند اُم بنین
گره از گیسوان خود وا کن
هر سر موی توست حبل متین
جذبههای نگاه هاشمیات
ماه را میکشد به سوی زمین
عبد صالح! مُواسِیِ لله!
پدر فضل! روح حق و یقین!
به حضورت گشوده دست، فلک
به قدوم تو سوده عرش، جبین
وقت هوهوی ذوالفقار علی ست
به روی مرکب حماسه نشین
میشود با اشاره ی تو دو نیم
هرکسی آید از یسار و یمین
زینبت إن یکاد میخواند
آسمان محو هیبت تو! ببین
کاشف الکرب اهل بیت نبی!
بازوان توأند حصن حصین
ماه من بازوی رشید تو را
که برافراشته است بیرق دین ـ
زده بوسه علی به گریه چنان
چیده از آن حسین بوسه چنین
نقش باب الحوائجی داری
به روی بازویت شبیه نگین
سائلان تو بیشمارند و ...
گوشه چشمی به ما! بس است همین
شب جود و کرامت و بذل است
شب چارم شب اباالفضل است
السلام ای حقیقت جاری
روح تقوا و زهد و بیداری
سید السّاجدینِ شهر رسول
عبد مسکینِ حضرت باری
روزهایت مجاهدت، ایثار
نیمه شبهات بخشش و یاری
در مناجاتت ای صحیفۀ نور
آیه آیه زبور میباری
همه مجذوب ربنای تواند
محوِ این سِیْر و این سبکباری
گوش کن این صدای داوود است
که به شوق تو میشود قاری
پا برهنه به حجّ که میآیی
کعبه را هم به وجد میآری
در شکوه و حماسه بیمثلی
خطبههایت زبانزدند آری
واژههای تو تیغِ برّانند
ثانی حیدری و کراری
شام و کوفه به لرزه افتادند
سرنگون پایه ی ستمکاری
در مصاف تو سهم دشمن دون
چیست غیر از مذلت و خواری
وارث عزت و سخای حسین
ای که بعد از عمو، علمداری
به محبان خود نظر فرما
بیشتر موقع گرفتاری
رو سیاهی من گذشت از حدّ
تو برایم مگر کنی کاری
در نماز شبت دعایم کن
تو عزیزی تو آبروداری
دلم از بند هر غم آزاد است
شافع من امام سجاد است
شد روا حاجت همه، ما! نه
کربلا شد نصیب ما یا نه؟
رزق ششگوشه میدهند امشب
کِیْ شنیده گدا از آقا: نه
کربلا رفته در شب جمعه
میشناسد مگر سر از پا؟ نه
کربلا میروی بخوان روضه
روضههای جوان لیلا، نه
زخمها التیام پیدا کرد
زخم فرق دوتای سقا، نه
التیام دمادم سیلی
میدهد فرصت تماشا؟ نه
از شب خیزران مگر مانده
لب و دندان برای بابا؟ نه
زینب است و نوای جانکاهش
ذکر أین بقیه اللّهش
- امام حسین
- سوم شعبان
- شعر سوم شعبان
- شعر مدح امام حسین
- شعر ولادت امام حسین
- شعر چهارم شعبان
- شعر ولادت حضرت عباس
- شعر مدح حضرت عباس
- حضرت عباس
- شعر مدح حضرت ابوالفضل
- شعر ولادت حضرت ابوالفضل
- حضرت ابوالفضل
- امام سجاد
- شعر ولادت امام سجاد
- شعر مدح امام سجاد
- شعر پنجم شعبان
- شعر مدح امام زین العابدین
- شعر ولادت امام زین العابدین
- امام زین العابدین
- زین العابدین
- بقیه الله
- زینب
- حضرت زینب
- خیزران
- شام
- فاطمه
- حضرت فاطمه
- کربلا
- روضه
- لیلا
-
اربعین بیقراری
نوای ناله و غمها: رقیه
گرفته کاروان دم: یا رقیه
رسیده اربعین بیقراری
همه برگشتهاند اما رقیه
-
روضهخوان ارباب
با نالۀ یا حسین بیتاب شدی
از داغ لب تشنۀ او آب شدی
با زمزمههای «أو سمعتم بغریب»
یک عمر تو روضهخوان ارباب شدی
-
کوثر بیقرینه
ای کوثر بیقرینۀ ثارالله
آرام و قرار سینۀ ثارالله
در صبر و شکوه و استقامت، یکتا
آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله
-
فاطمهمذهب
در جمع ملائک مقرب هستی
از روز ازل فاطمهمذهب هستی
شد محو جمال کبریایی جانت
محبوب دل حسین و زینب هستی
- امام حسین
- سوم شعبان
- شعر سوم شعبان
- شعر مدح امام حسین
- شعر ولادت امام حسین
- شعر چهارم شعبان
- شعر ولادت حضرت عباس
- شعر مدح حضرت عباس
- حضرت عباس
- شعر مدح حضرت ابوالفضل
- شعر ولادت حضرت ابوالفضل
- حضرت ابوالفضل
- امام سجاد
- شعر ولادت امام سجاد
- شعر مدح امام سجاد
- شعر پنجم شعبان
- شعر مدح امام زین العابدین
- شعر ولادت امام زین العابدین
- امام زین العابدین
- زین العابدین
- بقیه الله
- زینب
- حضرت زینب
- خیزران
- شام
- فاطمه
- حضرت فاطمه
- کربلا
- روضه
- لیلا
به مناسبت اعیاد شعبانیه
رفته قنداقهات به عرش خدا
السلام ای پناه مُلک و مکان
در ید قدرتت عنان جهان
رفته قنداقهات به عرش خدا
تشنۀ پای بوسیات همگان
در طوافت قیامتی شده است
میرسد هر فرشته با هیجان
پَر قنداقۀ تو میبخشد
پر و بالی به فطرس نگران
از سر زلف عنبر افشانت
سدره المنتهی گرفته ضمان
عطر و بوی ملیح پیرهنت
مانده در خاطر نسیم جنان
تا ببوسد لبان أطهر تو
رحمت واسعه گشوده دهان
از سر انگشت پاک مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیرۀ جان
خواند جدّت حسینُ منّی را
وَ أنا مِن حسین را تو بخوان
با تو جود و شجاعت نبوی است
ای شکوه حماسههای عیان
در نمازت شبیه فاطمهای
بین میدان علی ست جلوه کنان
چشمهای تو مرز خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
رحمت محض! یا ابا الأیتام!
پدری کن برای عالمیان
ای که آقایی تو بیحد است
باز ما را به کربلا برسان
شب جمعه شمیم سیب حرم
منتشر میشود کران به کران
روضههایت بهشت اهل ولاست
چشم ما چشمههای کوثر آن
وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیّ
اشکها از غمت همیشه روان
السلام ای شهید روز دهم
السلام ای امام تشنه لبان
تا ابد در فراز پرچم توست
خون سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بوده
مبدأ حرکت زمین و زمان
شب سوم رسیدهای، ای ماه
السلام علیک ثارالله
السلام ای نگین عرش برین
سروِ بالا بلند اُم بنین
گره از گیسوان خود وا کن
هر سر موی توست حبل متین
جذبههای نگاه هاشمیات
ماه را میکشد به سوی زمین
عبد صالح! مُواسِیِ لله!
پدر فضل! روح حق و یقین!
به حضورت گشوده دست، فلک
به قدوم تو سوده عرش، جبین
وقت هوهوی ذوالفقار علی ست
به روی مرکب حماسه نشین
میشود با اشاره ی تو دو نیم
هرکسی آید از یسار و یمین
زینبت إن یکاد میخواند
آسمان محو هیبت تو! ببین
کاشف الکرب اهل بیت نبی!
بازوان توأند حصن حصین
ماه من بازوی رشید تو را
که برافراشته است بیرق دین ـ
زده بوسه علی به گریه چنان
چیده از آن حسین بوسه چنین
نقش باب الحوائجی داری
به روی بازویت شبیه نگین
سائلان تو بیشمارند و ...
گوشه چشمی به ما! بس است همین
شب جود و کرامت و بذل است
شب چارم شب اباالفضل است
السلام ای حقیقت جاری
روح تقوا و زهد و بیداری
سید السّاجدینِ شهر رسول
عبد مسکینِ حضرت باری
روزهایت مجاهدت، ایثار
نیمه شبهات بخشش و یاری
در مناجاتت ای صحیفۀ نور
آیه آیه زبور میباری
همه مجذوب ربنای تواند
محوِ این سِیْر و این سبکباری
گوش کن این صدای داوود است
که به شوق تو میشود قاری
پا برهنه به حجّ که میآیی
کعبه را هم به وجد میآری
در شکوه و حماسه بیمثلی
خطبههایت زبانزدند آری
واژههای تو تیغِ برّانند
ثانی حیدری و کراری
شام و کوفه به لرزه افتادند
سرنگون پایه ی ستمکاری
در مصاف تو سهم دشمن دون
چیست غیر از مذلت و خواری
وارث عزت و سخای حسین
ای که بعد از عمو، علمداری
به محبان خود نظر فرما
بیشتر موقع گرفتاری
رو سیاهی من گذشت از حدّ
تو برایم مگر کنی کاری
در نماز شبت دعایم کن
تو عزیزی تو آبروداری
دلم از بند هر غم آزاد است
شافع من امام سجاد است
شد روا حاجت همه، ما! نه
کربلا شد نصیب ما یا نه؟
رزق ششگوشه میدهند امشب
کِیْ شنیده گدا از آقا: نه
کربلا رفته در شب جمعه
میشناسد مگر سر از پا؟ نه
کربلا میروی بخوان روضه
روضههای جوان لیلا، نه
زخمها التیام پیدا کرد
زخم فرق دوتای سقا، نه
التیام دمادم سیلی
میدهد فرصت تماشا؟ نه
از شب خیزران مگر مانده
لب و دندان برای بابا؟ نه
زینب است و نوای جانکاهش
ذکر أین بقیه اللّهش
- امام حسین
- سوم شعبان
- شعر سوم شعبان
- شعر مدح امام حسین
- شعر ولادت امام حسین
- شعر چهارم شعبان
- شعر ولادت حضرت عباس
- شعر مدح حضرت عباس
- حضرت عباس
- شعر مدح حضرت ابوالفضل
- شعر ولادت حضرت ابوالفضل
- حضرت ابوالفضل
- امام سجاد
- شعر ولادت امام سجاد
- شعر مدح امام سجاد
- شعر پنجم شعبان
- شعر مدح امام زین العابدین
- شعر ولادت امام زین العابدین
- امام زین العابدین
- زین العابدین
- بقیه الله
- زینب
- حضرت زینب
- خیزران
- شام
- فاطمه
- حضرت فاطمه
- کربلا
- روضه
- لیلا