- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۲۵
- بازدید: ۲۹۹۶
- شماره مطلب: ۱۴۵۷
-
چاپ
درددل با امام حسین (ع)
گریهکنهاى تو را قلب مصفا دادند
قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد
چون نمازی است که انگار خدا کم دارد
همۀ خلق سر سفرۀ تو مهمانند
کرم سفرۀ تو باز گدا کم دارد
سر ما را به دو تا کیسه زر گرم نکن
سائل خانهات این بار دعا کم دارد
گریهکنهاى تو را قلب مصفا دادند
هر کجا گریۀ تو نیست صفا کم دارد
کاروانى پىات افتاد و پىاش افتادم
دیدم انگار سگ قافله را کم دارد
من پى تربت بین الحرمینم، بفرست
چون مریضى که مریض است و دوا کم دارد
تا رسیدن به کمالات بلا باید دید
هرکسى که نرسیده است، بلا کم دارد
بین حج کرببلا رفتى و یعنى حج هم
نیست مقبول اگر کرببلا کم دارد
خانۀ ما دو سه ماه است حسینیه شده
این وسط عکس تو را خانۀ ما کم دارد
عاقل آن است که مسکین اباعبدالله ست
هرکسى نیست در این خانه گدا، کم دارد
گریه کم دارم و فریاد زدن، پس اى داد
مانده حالا جگرم بین دو تا «کم دارد»
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
درددل با امام حسین (ع)
گریهکنهاى تو را قلب مصفا دادند
قبله تا طاق دو ابروى تو را کم دارد
چون نمازی است که انگار خدا کم دارد
همۀ خلق سر سفرۀ تو مهمانند
کرم سفرۀ تو باز گدا کم دارد
سر ما را به دو تا کیسه زر گرم نکن
سائل خانهات این بار دعا کم دارد
گریهکنهاى تو را قلب مصفا دادند
هر کجا گریۀ تو نیست صفا کم دارد
کاروانى پىات افتاد و پىاش افتادم
دیدم انگار سگ قافله را کم دارد
من پى تربت بین الحرمینم، بفرست
چون مریضى که مریض است و دوا کم دارد
تا رسیدن به کمالات بلا باید دید
هرکسى که نرسیده است، بلا کم دارد
بین حج کرببلا رفتى و یعنى حج هم
نیست مقبول اگر کرببلا کم دارد
خانۀ ما دو سه ماه است حسینیه شده
این وسط عکس تو را خانۀ ما کم دارد
عاقل آن است که مسکین اباعبدالله ست
هرکسى نیست در این خانه گدا، کم دارد
گریه کم دارم و فریاد زدن، پس اى داد
مانده حالا جگرم بین دو تا «کم دارد»