مشخصات شعر

ده بند عاشورایی

عاشورا غنیمت نیست قیمت است

قیمت آب و آبرو

در پریشانی پرنده و سنگباران سایه‌ها

***

 عاشورا ابتدای عشق است

در پایانۀ تشنگی

با بادبانی برافراشته از خون

***

 عاشورا بینوائی نیست

جهانی نی است و نوا

جهانی پر از پرنده و میله‌های سوخته

***

عاشورا برگ نیست

جنگلی است بر پلک‌های بهار

با سپیداری سرخ

ایستاده بر نقش پاییزیان

***

عاشورا غریب نیست در سایۀ شعله‌ها

شمشیر افتاده‌ای است

ایستاده در انتهای زمان با لبخندی آشنا

***

عاشورا میدان و مرگ نیست مرد است

و مرد، میدان است

میان سرنوشت

بی سرگذشت در بی قراری زنجیر و دل

***

عاشورا تماشا نیست

طاقت است و قیامت غیرت بر قامت زمین

***

عاشورا چشم نیست 

اشک است

در رقص آبی آزادگان

بی حضور باران سرخ تشنگان

***

 عاشورا شور گل است

شکفته روی شمشیر و شانه‌اش

***

 عاشورا نام نیست، نشان است

عاشورا شناسنامۀ من است

با نام تو

که در خروش خون تو شمشیر می‌شود

قربان نام تو

ده بند عاشورایی

عاشورا غنیمت نیست قیمت است

قیمت آب و آبرو

در پریشانی پرنده و سنگباران سایه‌ها

***

 عاشورا ابتدای عشق است

در پایانۀ تشنگی

با بادبانی برافراشته از خون

***

 عاشورا بینوائی نیست

جهانی نی است و نوا

جهانی پر از پرنده و میله‌های سوخته

***

عاشورا برگ نیست

جنگلی است بر پلک‌های بهار

با سپیداری سرخ

ایستاده بر نقش پاییزیان

***

عاشورا غریب نیست در سایۀ شعله‌ها

شمشیر افتاده‌ای است

ایستاده در انتهای زمان با لبخندی آشنا

***

عاشورا میدان و مرگ نیست مرد است

و مرد، میدان است

میان سرنوشت

بی سرگذشت در بی قراری زنجیر و دل

***

عاشورا تماشا نیست

طاقت است و قیامت غیرت بر قامت زمین

***

عاشورا چشم نیست 

اشک است

در رقص آبی آزادگان

بی حضور باران سرخ تشنگان

***

 عاشورا شور گل است

شکفته روی شمشیر و شانه‌اش

***

 عاشورا نام نیست، نشان است

عاشورا شناسنامۀ من است

با نام تو

که در خروش خون تو شمشیر می‌شود

قربان نام تو

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×