- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۷/۳۰
- بازدید: ۳۹۷۱
- شماره مطلب: ۱۳۸۳
-
چاپ
تقدیم به سید شهیدان عالم
میدان عطش
آنچه در سوگ تو ای پاک تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثۀ تلخ چه دید
که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
سر خورشید بر آن نیزۀ خونین میگفت
که چه ها بر سر آن پیکر صد چاک گذشت
جلوۀ روح خدا در افق خون تو دید
آنکه با پای دل از قبله افلاک گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت
هر کجا دید نشانی ز تو، چالاک گذشت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب
که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب شرمندۀ ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او، این همه بی باک گذشت
بر تو بستند اگر آب سواران عرب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند
سخن از قصۀ عشق تو ز لولاک گذشت
تقدیم به سید شهیدان عالم
میدان عطش
آنچه در سوگ تو ای پاک تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثۀ تلخ چه دید
که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
سر خورشید بر آن نیزۀ خونین میگفت
که چه ها بر سر آن پیکر صد چاک گذشت
جلوۀ روح خدا در افق خون تو دید
آنکه با پای دل از قبله افلاک گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت
هر کجا دید نشانی ز تو، چالاک گذشت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب
که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب شرمندۀ ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او، این همه بی باک گذشت
بر تو بستند اگر آب سواران عرب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند
سخن از قصۀ عشق تو ز لولاک گذشت