- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
- بازدید: ۱۶۱۸
- شماره مطلب: ۱۳۵۱
-
چاپ
به جناب حبیب بن مظاهر، شهید عاشورا
نشان دوستی
قد برافرازید یک میدان شجاعت پیش روست
پرده بردارید، صد آیینه حیرت پیش روست
ای حسینی مشربان! در معبدِ آزادگی
تا نماز آرید، محرابِ عبادت پیش روست
عقل میلافد: حریفان تیغ در خون شستهاند
عشق میگوید: نظرگاهِ شهادت پیش روست
عقل میلافد که بال خسته را پرواز نیست
عشق میگوید که اوجی بی نهایت پیش روست
دوستی را پاس میدارم که در هُرم کویر
سایه ساری در گذرگاهِ محبت پیش روست
سبز میمانم، که درحال و هوای رُستنم
تشنه میرویم، که بارانِ طراوت پیش روست
ای تمام مهربانی در نگاهت یا حسین
با تو باید آشنا باشم، که غربت پیش روست
-
گنجینه
شعر من، ای آسمانی حال من
ای سکوت و شور و قیل و قال من
خسته منشین در حریم وصل یار
نشئهای، از جام مشتاقی بیار
-
معراج حضور
یک فروغ و آن همه رخسار، روی نیزهها
شد تماشایی خدا، انگار روی نیزهها
می طپد پیش نگاه مردۀ نامردانعشق صد آیینه در تکرار روی نیزهها
-
فصل سبز ملاقات
تو مثل آن گل سرخی، که تازه وا شده است
وغنچه غنچه در این دشت، رو نما شده است
تو اولین قدم سبز، روی دشت بهارتو مثل طفل نسیمی، که تازه پا شده است
-
آئینهدار
ام البنینم بحر گوهرپرور اَستم
شیر خدا را بعد زهرا همسر اَستم
اینم همه از همّت بخت بلند است
آئینهدار آفتاب انور اَستم
به جناب حبیب بن مظاهر، شهید عاشورا
نشان دوستی
قد برافرازید یک میدان شجاعت پیش روست
پرده بردارید، صد آیینه حیرت پیش روست
ای حسینی مشربان! در معبدِ آزادگی
تا نماز آرید، محرابِ عبادت پیش روست
عقل میلافد: حریفان تیغ در خون شستهاند
عشق میگوید: نظرگاهِ شهادت پیش روست
عقل میلافد که بال خسته را پرواز نیست
عشق میگوید که اوجی بی نهایت پیش روست
دوستی را پاس میدارم که در هُرم کویر
سایه ساری در گذرگاهِ محبت پیش روست
سبز میمانم، که درحال و هوای رُستنم
تشنه میرویم، که بارانِ طراوت پیش روست
ای تمام مهربانی در نگاهت یا حسین
با تو باید آشنا باشم، که غربت پیش روست