یکدم بیا و بنگر این خیلِ آشنا را
لبخند فکرِ خوبیست ... گریان مشو خدا را
پیمان گسستگانید! چون دانه‌های تسبیح
دیگر رها کنید این موسیقیِ ریا را
او مستِ جامِ وصل است! مستانِ جامِ شهوت!
لا تقربوا صلوته ... فی شهوه السکارا
قرآن به روی نی رفت، سرها به روی نیزه
زینب همان زمان دید صحرای کربلا را
نقشِ عمو بر فرق، با صورتش زمین خورد
نقش زمین نمودند تفسیر هل اتی را
آدم همیشه تنهاست، در ایلِ شومِ قابیل
اهل قبیله کشتند این بار کدخدا را ...
هر زخم که خورد، زخمه کاری‌تر شد
موسیقیِ داغ‌ها بهاری‌تر شد
این شورِ حسین دستگاهی است عجیب
کز نغمۀ آن دو چشم،آری! تر شد
بی سر شده‌ای و از جهان سر هستی
یک گام از عاشقان جلوتر هستی
گفتند که مسلمِ عقیلی اما
ولله که مسلم ابنِ حیدر هستی ...
از بام فتاده بام را می‌فهمد
در دام فتاده دام را می‌فهمد
لب تشنگی‌ات وقتِ شهادت یعنی
این مرد، لبِ امام را می‌فهمد
لب تشنه‌تر از جام فتادی سردار؛
در آتشِ این دام فتادی سردار!
افتاده‌تر از تو مرد در عالم نیست
این‌گونه که از بام فتادی سردار!
یکدم بیا و بنگر این خیلِ آشنا را
لبخند فکرِ خوبیست ... گریان مشو خدا را
پیمان گسستگانید! چون دانه‌های تسبیح
دیگر رها کنید این موسیقیِ ریا را
او مستِ جامِ وصل است! مستانِ جامِ شهوت!
لا تقربوا صلوته ... فی شهوه السکارا
قرآن به روی نی رفت، سرها به روی نیزه
زینب همان زمان دید صحرای کربلا را
نقشِ عمو بر فرق، با صورتش زمین خورد
نقش زمین نمودند تفسیر هل اتی را
آدم همیشه تنهاست، در ایلِ شومِ قابیل
اهل قبیله کشتند این بار کدخدا را ...
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×
