دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نالۀ سکوت

 

یک ناله که از نهاد ما برمی‌خاست

 صد تن به سکوت ما ز جا برمی‌خاست

 

طفلى که ز سیلى به زمین می‌افتاد

 با ضربت تازیانه‌ها برمی‌خاست

عشق و تقوا

 

او طرح دگر ز عشق و تقوا می‌ریخت

 آتش ز عطش بر سر دنیا می‌ریخت

 

از لذّت آب خوردنش افزون بود

 آن لحظه که آب را به دریا می‌ریخت

عمو می‌آید

 

تکبیر عمو ز چارسو می‌آید

با دست پُر از فرات او می‌آید

 

رفته است عمو آب بیارد، اصغر!

آرام که السّاعه عمو می‌آید

امتحان

 

تا آب روان به کودکانش برسد

 نگْذاشت که آب بر لبانش برسد

 

ترسید اگر که دیر جنبد عبّاس

 شاید خللى به امتحانش برسد

 

نور بصر فاطمه‌

 

یا اباالفضل! تو نور بصر فاطمه‌ای

کعبه‌ی عشق جهان در حرم علقمه‌ای

 

ساقی تشنه لبان! تشنه لب آب چرا؟

کودکان منتظر آب و تو در خواب چرا؟

قرآن بخوان

اى سر که بُوَد بار غمت بر دوشم!

 زود است که داغ تو کند گل‌پوشم

 

بر خطبه‌ی من تو گوش کردى اکنون

 قرآن تو بخوان که من سراپا گوشم

 

شریک مصائب

 

از مهر تو هرگز نکند دل، زینب

 وز بعد تو کارش شده مشگل، زینب

 

تا با تو شریک در مصائب باشد

 سر می‌شکند به چوب محمل، زینب

ماه خیام

 

با ماه خیام نام مهتاب مبر

امّید به بابی به جز این باب مبر

 

خواهی دل عبّاس نسوزد زین بیش

نام عطش و سکینه و آب مبر

غربت

 

آوازه‌ی غربت است در کوى حسین

 خون است روان از سر هر موى حسین

 

آنان که به او نامه نوشتند بیا

 امروز کشیده تیغ بر روى حسین

بانوى خمیده قامت

 

 

آن گاه که در بستر خون، خفت حسین

 لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین

 

بانوى خمیده قامتى را دیدند

 می‌زد به سر و سینه و می‌گفت: حسین

تکمیل شهادت از اسارت

ای آن که به قلب‌ها امارت کردی

تکمیل شهادت از اسارت کردی

 

ماییم و تو و زیارتت، ای که به اشک

رگ‌های بریده را زیارت کردی!

 

کیست این حسین؟

 

وحی خداست در سخنش، کیست این حسین؟

ریزد شفاعت از دهنش، کیست این حسین؟

 

ریحانه‌ی پیمبر و از سوز تشنگی

آتش فتاده در چمنش، کیست این حسین؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×