دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چه زخم‌ها که نزد خطبه‌ات به خفاشان!

حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی

حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی

 

غریب تا که نمانَد حسین بی عباس،

به جای خواهری آنجا، برادری کردی

زینب آمد کنار شش گوشه

 شب جمعه کنار شش گوشه

دل من حالت عجیبی داشت

 

می‌شنیدم صدای قلبم را

چشم من حس بی شکیبی داشت

 

قسم به آیۀ ناب "لیِذهِبَ عَنکُم"

دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است

هوای شام چرا اینقدر نفس گیر است

 

لباس عید به تن کرده‌اند مردم شام

فضای شهر چراغان و غرق تزویر است

 

نوای هلهلۀ مردمان همانندِ

صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است

زینب و کاروان او هو شد

کاروانی ز انتهای شفق

همچو خطی شکسته می‌آمد

روزن نور بود و تا شهری

به سیاهی نشسته می‌آمد

 

چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت

هر چند پای بی رمق او توان نداشت

هر چند بین قافله جانش امان نداشت

 

بار امانتی که به منزل رسانده است

چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت

 

از این به بعد، بیرق نهضت به دوش توست

بر تلّ پا‌‌یدار‌‌ی خود ا‌‌یستاده‌ا‌‌ی

در کربلا‌‌ی دوم خود پا نهاده‌ا‌‌ی

 

از ا‌‌ین به بعد، بیرق نهضت به دوش توست

در‌‌یای استقامت و کوهِ اراده‌ا‌‌ی!

 

کوتاه سروده
کجاوۀ تو

همراه تو بی بدیل باید باشد

ابراهیم خلیل باید باشد

 

از کرب و بلا، کجاوۀ تو، تا شام

                                     بر شانۀ جبرییل باید باشد                                 

 

خطابه‌های دوباره

هول و هراس باز دوباره شروع شد

چشمان هیز و معجر پاره شروع شد

 

اینجا عجیب طبل و کف و سوت می‌زنند

بر آستین پاره نظاره شروع شد

هر شب به عشق کرببلا گریه می‌کنم

درسجده‌ها به جای دعا گریه می‌کنم

جای تمام نافله‌ها گریه می‌کنم

 

گفتی که "کشتۀ عبراتم" حسین جان

زین پس به جای نام شما گریه می‌کنم!

 

حالا که میل روضه به بازار شام خورد

این اشک‌ها حضور تو را داد می‌زند

عطر نگاه تو به خدا داد می‌زند

 

آهی کشیده‌اید که روضه گرفته است؟

تشریف چشم‌های شما داد می‌زند

 

تو پرچم افراشتۀ توحیدی

نام تو قلم روی اساطیر کشید ایمان تو مرگ را به زنجیر کشید

قرآن مجسمی که آیاتت را در کرب و بلا خدا به تصویر کشید

دیدم پیاده‌های حرم پابرهنه‌اند

روزی سه وعده جای غذا غبطه می‌خورم هرشب به حال اهل بکا غبطه می‌خورم من از دعای مادر خود سینه زن شدم بر مادرم به وقت دعا غبطه می‌خورم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×