دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند دوازدهم: سالار شهیدان حضرت اباعبدالله (ع)

از بادۀ نگه، دل ما را خراب کن

بر تاک مانده­‌ایم تو ما را شراب کن

 

لبریز بادۀ نگه توست خُمِّ دهر

ما را به یک صُراحیِ دیگر خراب کن

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند یازدهم: حضرت سیدالساجدین (ع)

آری، به روز واقعه بیمار بوده‌ای

اما ذخیره بهر دل یار بوده‌­ای

 

با امر حق به فاجعه نزدیک مانده­‌ای

دور از نگاه تیره اغیار بوده­‌ای

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند دهم: حضرت ابوالفضل (ع)

 

آن چشم­‌ها که شرم در آن ناگزیر بود

تصویری از حماسه درونِ حریر بود

 

در نینوا، درخششِ آن چهر پُر فروغ

چون رویش ستاره، کنارِ کویر بود

 

وان پرتو ملایم و مهتابیِ وقار

در چهره‌­اش چو هاله ماه مُنیر بود

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند نهم: عقیلۀ بنی‌هاشم، حضرت زینب (س)

زینب چو کوه، صولت و چون مه جمال داشت

یک بیشه شیر بود که روحِ غزال داشت

 

یک سینۀ نحیف و شکیب هزار داغ؟

غم، از شُکُوهِ غم شکنش انفعال داشت

 

گاهی به آسمان نگه از درد می‌فکند

گویی ز روزگار، هزاران سؤال داشت

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند هشتم: حضرت علی اکبر (ع)

گرما در اوج بود و هوا شعله می‌کشید

حتی نفس ز سینه به لب­‌ها نمی‌رسید

 

جوشن به بر چو آتش سوزنده داغ بود

گویی عرق ز گونۀ خورشید می‌چکید

 

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند هفتم: حضرت قاسم بن الحسن (ع)

آن چهرِ بر فروخته، ماهِ تمام بود

نو رُسته بود، لیک چو گل سرخ­فام بود

 

همچون بنفشۀ طَبَری تُرد و تازه بود

چون میوه‌های نورسِ ناچیده خام بود

 

قدّش کمی ز قامتِ شمشیر، بیشتر

گویی چو ذوالفقارِ علی در نیام بود

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند ششم: حضرت علی اصغر (ع)

چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت

وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت

 

چون سوره‌های کوچک قرآن ظریف بود

هرچند او فضیلتِ امّ الکتاب داشت

 

چون ساقه­‌های تازۀ ریواس، ترد بود

از تشنگی اگرچه بسی التهاب داشت

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند پنجم: حبیب بن مظاهر

ای عشق از تو پیر و جوان را گریز نیست

ای سربلند با تو کسی سر به زیر نیست

 

چونی که تا به مُلک دلی خانه ساختی

دیگر کسی به جز تو در آن دل امیر نیست

 

گر سوی کس اشاره به جان باختن کنی

فرقی میان عاشق بُرنا و پیر نیست

 

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند چهارم: عشق، حماسه، غم

این کاروان که عازم سرمنزل دل است

فارغ ز ره گشودن منزل‌به‌منزل است

 

گم‌گشته‌ای که راه به خورشید بسته بود

اکنون همو ز راهروانِ رهِ دل است

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند سوم: حر

حُر شرم می‌کند که به مولا نظر کند

یا از کنار خیمۀ زینب گذر کند

 

دیروز، ره به چشمۀ خورشید بسته بود

امشب چگونه روی به سوی قمر کند

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند دوم: نقش کبریا

 

انگار کربلا، رقمِ خامۀ خداست

یا پرده­‌ای نگاشته از نقش کبریاست

 

یک سوی، نقشِ روشنِ سبز و سپید را

بر آن نگاره بُرد که پیدا و روشناست

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند نخست: از گلوی غمگن فرات

می‌گریم از غمی که فزون‌تر ز عالَم است

گر نعره برکشم ز گلوی فلک کم است

 

پندارم آنکه پشت فلک نیز خم می‌شود

زین غم که پشت عاطفه زان تا ابد خم است

 

یک نیزه از فراز حقیقت فراتر است

آن سر که در تلاوتِ آیاتِ محکم است

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×