دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
انقلاب محرم

محرم است و جهان پر ز انقلاب شده است

به شیون و غم و اندوه شیخ و شاب شده است

 

ز بانگ شور برانگیز القیام و جهاد

قلوب اهل ستم اندر اضطراب شده است

شعر عاشورایی سهیل محمودی
اشتیاق

با صدف تا بود برابر چشم ریزد از ماتم تو گوهر چشم کور بادا ز چشم زخم زمان گر نگرید به سوگ تو هر چشم 

شعر عاشورایی خواجوی کرمانی
فروغ جان رسول و چراغ چشم بتول

به حلق تشنۀ آن رشک غنچۀ سیراب

که رخ به خون جگر شوید از غمش عناب

 

شه دو مملکت و شهسوار نه مضمار

مه دوازده برج و امام شش محراب

درس مردانگی

تا ابد جلوه‌گه حق و حقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض، علی‌اکبر توست

 

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند

آنکه بر مرگ زند خنده، علی‌اصغر توست

سرو قدا، همچو کمان می‌روی

شیرزن قافلۀ اهل بیت

عالمه‌ی عاقلۀ اهل بیت

 

خیز و بیاشوب شب شهر را

پر ز علی کن نفس دهر را

اشک می‌ریخت

ز ابر دیده هر دم اشک می‌ریخت

به یاد گل چو شبنم اشک می‌ریخت

 

نه بهر چار فرزندش فغان داشت

به یاد سبط خاتم اشک می‌ریخت

 

زخم انسان

ای بهار نینوا در فصل جوش

ای گل خون پیشۀ آتش‌فروش

 

گوییا خون بشارت بر تو ریخت

اشک زینب در اسارت بر تو ریخت

ای یاد تو کامل الزیارات

عید است و من شراب زاده عازم به خُمم به عزم باده

 

می زاده اگر شراب نوشد در دیدن خویشِ خویش کوشد

دامن حب علی و آل او از کف مده

 گر همی خواهی که یابی دولت دنیا و دین از دل و جان باش مولای امیر‌المومنین

 

مُهر مِهرش بر نگین خاتم دل نقش کن تا که ملک جاودانی آیدت زیر نگین

احرامِ دو کوکب

چو زینب بست احرام آن دو کوکب

دعای عشق بودش زیور لب

به عطر معرفت آراست آنان

چنان ماه دو هفته در دل شب

بمان پشت این ابر آزرم، مادر

چه عطری! شمیم بر و روی عون است

نسیمی ز جنات گیسوی عون است

 

ندانم خدایا! چه حالی است با من

شهید من آمد، خموشم چرا من؟

دو تبسّم

مهرت از صبح ازل در دل ما افتاده

رحمت و خیر و صفا حاصل ما افتاده

 

قطره‌ای از دلت ای پادشه کرببلا

در همان صبح ازل بر گل ما افتاده

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×