دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
قهرمان عشق

یاد مدینه می‌کنم امروز با سلام

 اى شهر وحى و شهر رسالت! تو را سلام!

 

باد از مَلَک درود تو را! وز خدا سلام!

 بر منزل نخست پیمبر، قُبا سلام!

 

میلاد مسعود امام حسین (ع)

در حریم ناز جانان بس که من سرگرم رازم

 پر کشد امشب به منزل‌گاه او روح نمازم

 

او بُوَد در پیش چشمم، در نمازم، در نیازم

 تا بسازد چاره‌ی دردم، خداى چاره سازم

 

 

سوّم شعبان

 

 سوّم شعبان شد و صبح سعادت می‌دمد

 از گریبان افق، نور سیادت می‌دمد

 

از زمین گل‌هاى رنگین رشادت می‌دمد

 آفتاب امروز از چرخ شهادت می‌دمد

 

عاشق کربلا

من گدایم، گداى حسینم

 مستحقّ عطاى حسینم

 

عشق او مایه‌ی سوز و سازم

 روى او قبله‌گاه نیازم

از غلامى او سرفرازم

 چاکرى بر سراى حسینم

 

امشبی را ...

بوی ایثار و شهادت بوی خون می‌آید

عشق از پرده‌ی اسرار برون می‌آید

این سوی معرکه آوای جنون می‌آید

آن سوی معرکه پیوسته قشون می‌آید

تضمین اشعار جناب امّ‌البنین علیهماالسلام (یا لیت شعری)

امّ‌البنین همسر حبل‌المتین

از بعد عاشورای سالار دین

 

از سوز دل می‌گفت با مسلمین

 

لا تَدْعُوَنّی وَیْکَ اُمّ‌الْبَنین

تُذَکّرینی بِلیُوثِ الْعرین

لا تدعونی

ز هاشمیات زنی دل غمین

به پشت دیوار بقیع در زمین

 

نشسته می‌گفت به نسوان دین

با دل مجروحه و حال حزین

دُرّ کلام

تا مرا در حرم عاطفه راهم دادند

یک جهان مکرمت و عزت و جاهم دادند

 

یار خورشید ولا گشتم و ماهم دادند

سینه‌ای سوخته و ناله و آهم دادند

 

سنگ صبور

منم سنگ صبور لانه‌ی عشق

که بودم خانه‌دار خانه‌ی عشق

 

منم در بزم مظلومانه‌ی عشق

سرود نغز و جاویدانه‌ی عشق

روضه‌خوان

روضه‌خوان مدینه تا شده‌ام

مثل محراب اشک تا شده‌ام

 

روضه‌خوان مدینه‌ام یعنی

روزگاری است نینوا شده‌ام

مدحت بوالحسن

خیز ساقی! که شد، فصل اردی بهشت

رشک دیبای چین، گشت اطراف کشت

 

باغ شد مُشک‏بار، راغ عنبر سرشت

ای به پیش رخت، طلعت حور، زشت!

 

 

هادی خلق

قبا پوش سرو من! کُله دار ماه من!

گذشت و نظر نکرد، به حال تباه من

 

که کاهد ز کوه هجر، تن هم‏چو کاه من

در آیینه‌‏اش نیافت، چرا راه، آه من؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×