دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
عاشق تر از اویس قرن

ما را شهید اشک و محن آفریده‌اند

عاشق تر از اویس قرن آفریده‌اند

 

 امر خدای عزوجل بوده در ازل

 ما را برای سینه زدن آفریده‌اند

کوتاه سروده
سخت است

غم بی‌یاوری یارب چه سخت است

برای حضرت زینب چه سخت است

 

بدون دست، با چشمان زخمی

فرو افتادن از مرکب چه سخت است

کوتاه سروده
چکامۀ کوبنده

کوبنده شده چکامۀ لب‌هایت

روییده‌­ای از ادامۀ لب‌هایت

باید که تمام سطرهای دنیا

گنجانده شود به نامۀ لب‌هایت

کوتاه سروده
به یاد دست‌های با وفایت

فرات از کام خشک­ت شرمناک است

ز  داغت آتشی در جان خاک است

 

به یاد دست‌های با وفایت

گریبان دوبیتی چاک چاک است

کوتاه سروده
هر صحنۀ کربلا پر از زیبایی ا­ست

عشق آمده همراه سپاهت باشد

تا شاهد آخرین پگاهت باشد

 

هر صحنۀ کربلا پر از زیبایی ا­ست

وقتی که خدا چشم به راهت باشد

کوتاه سروده
از دور سفینۀ نجاتی پیداست

ای مطرب دل به دل نوایی می‌زن

بر خوان عطای حق صلایی می‌زن

 

از دور سفینۀ نجاتی پیداست

ای غرق گناه دست و پایی می‌زن

کوتاه سروده
نماز ظهر عاشورا

عَلَم‌های عزا برپاست در دل

فغان و اشک و واویلاست در دل

 

میان تیر و خون قامت به قامت

نماز ظهر عاشوراست در دل

کوتاه سروده
سجدۀ عشق خیز طولانی تو

پیداست صلابت مسلمانی تو

در سجدۀ عشق خیز طولانی تو

 

کمتر ز سر بریده بر نیزه که نیست

این پینه که بسته است به پیشانی تو

کوتاه سروده
به غیر از عمر کوتاهی نمانده

 

برای خواهرت آهی نمانده

به غیر از عمر کوتاهی نمانده

 

به جز آوای قرآن از سر نی

برایش هیچ همراهی نمانده

کوتاه سروده
دل سنگ بیابان آب گشته

برادر، خواهرت بی­تاب گشته

ز جا برخیز فتح الباب گشته

 

به یاد تشنه‌کامی­‌هات مولا!

دل سنگ بیابان آب گشته

 

کوتاه سروده
بیا مرهم شوی بال و پری را

بیا مرهم شوی بال و پری را

نگاه نیمه جان و پرپری را

شده چشمان مقتل حلقۀ اشک

بیا و پس بگیر انگشتری را

وارث هفتاد و دو خورشید

تو مُهر یقین به روز تردید شدی

مضمون دعای سفرۀ عید شدی

هم منجی کوچه‌های تنهایی یاس

هم وارث هفتاد و دو خورشید شدی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×