دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
باب‌المراد

آن دامنی که دم به دمش فیض رایج است

دامان مادر است که مهد نتایج است

 

ای دل بگیر دامن امّ‌البنین که او

باب‌المراد و مادر باب‌الحوائج است

یار زینبین

آن بانویی که همسر لایق به مرتضاست

چون فاطمه، نه کمتر از او، یار باوفاست

 

غمخوارۀ حسین و حسن، یار زینبین

امّ‌البنین و مادر سردار کربلاست

تعجّب

چشمش به سحر بود، تعجب دارد؟

دنبال قمر بود تعجب، دارد؟

 

عباس اگر نیست تعجب نکنید

عباس اگر بود تعجب دارد

 

لیاقت

امروز اگر بوی تو احساس شود

آمیخته با عطر خوش یاس شود

 

جز تو چه کسی لیاقت این را داشت

در جمع زنان مادر عباس شود؟

اعتبار

نام تو در آسمان درخشنده‌تر است

تاریخ جهان به عشق تو معتبر است

 

این فخر تو را بس که غزلنامۀ تو

با نام ابوالفضل و علی مفتخر است

آقای همه

در کرببلا دور و بر زینب باش

یعنی همه جا پشت سر زینب باش

 

خواهی که کنم حلال تو شیرم را

آقای همه! تو نوکر زینب باش

دنبالۀ کربلا

غم، سازِ دل حجازی‌ات شد مادر

هنگامۀ سرفرازی‌ات شد مادر

 

دنبالۀ کربلای من، خاک بقیع

میدان حماسه‌سازی‌ات شد مادر

یاد مادر

تا همسر خود تو انتخابم کردی

آن ذرّه شدم که آفتابم کردی

 

دیدم حسنت به یاد مادر افتاد

دیشب که تو فاطمه خطابم کردی

مادر

سردار وجود بر تو همسر گوید

دامان تو را شهیدپرور گوید

 

ای امّ بنین بس است در اوصافت

این نکته که زینب به تو مادر گوید

دیروز و امروز

ای ام بنین که فاطمه بودت نام

از ما به تو و چار شهید تو سلام

 

دیروز کنار چار فرزند علی

امروز کنار تربت چار امام

 

احتضار

از خلد همی بوی گل یاس آید

جان از بدنم برون ز احساس آید

 

در حالت احتضار و جان کندن من

بر دیدن من حسین و عباس آید

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×