دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
قرآن بخوان

اى سر که بُوَد بار غمت بر دوشم!

 زود است که داغ تو کند گل‌پوشم

 

بر خطبه‌ی من تو گوش کردى اکنون

 قرآن تو بخوان که من سراپا گوشم

 

سکّۀ صبر

در لوح زمانه از شهامت، زینب

 زد سکّه‌ی صبر و استقامت، زینب

 

این بس به فضیلتش که از سوى حسین

 دریافت نیابت به امامت، زینب

 

 

شکوه جاودانی

 

زینب که شُکوه جاودانی دارد

در ارض، حضور آسمانی دارد

 

از دست حسین بن علی، خون خدا

بر سینه، مدال قهرمانی دارد

شریک مصائب

 

از مهر تو هرگز نکند دل، زینب

 وز بعد تو کارش شده مشگل، زینب

 

تا با تو شریک در مصائب باشد

 سر می‌شکند به چوب محمل، زینب

آیینۀ انقلاب خونین حسین

زینب که به عشق، جوشش آموخته است

 ماه است و چو مهر، رخ برافروخته است

 

آیینه‌ی انقلاب خونین حسین

 بر قامت صبر او نظر دوخته است

 

ماه خیام

 

با ماه خیام نام مهتاب مبر

امّید به بابی به جز این باب مبر

 

خواهی دل عبّاس نسوزد زین بیش

نام عطش و سکینه و آب مبر

اخلاص

 

در جهادی که بُد ز اخلاصت

وز گذشتی که بُد ز ایمانت

 

به مقامی رسیده‌ای که حسین

گفت: جان حسین قربانت

معنی زندگی

هم عشق حسین، معنى زندگى است

هم گریه بر او، کمال سازندگى است

 

ما بنده‌ی این دریم اگر بپْذیرد

آقایى ما رهین این بندگى است

 

 

فطرس پر سوخته

ما کز اثر گناه پرسوخته‌ایم

 چون شمع ز عشق دوست افروخته‌ایم

 

چون فطرس پرسوخته، چشم امّید

 بر لطف حسین بن على دوخته‌ایم

 

 

امید بخشش

 

پیوسته نواى «یا حسین» است مرا

دارم همه چیز تا حسین است مرا

 

چون فطرس و حرّ، امید بخشش دارم

وقتى سر و کار با حسین است مرا

 

امید فطرس

 

حق کرده ظهور تا حسین آمده است

آیات جهاد با حسین آمده است

 

فطرس به امید عفو بر درگه او

با ذکر حسین یا حسین آمده است

 

کشتی نجات

از روى حسین تا نقاب افکندند

 در عالم عشق، انقلاب افکندند

 

تبریک به توفان زدگان غم و درد!

کشتىّ نجات را به آب افکندند

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×